خب عزیزاننگاه کنین الان کهمن دارم این پست رو مینویسم
خب عزیزاننگاه کنین ، الان کهمن دارم این پست رو مینویسم ساعت ۱۲:۲۰ دقیقس خب؟من باشگاه بودم زنگ زدم ننم بیاد دنبالمون یهو گفت بابات غش کرده ده دقیقس بهوش نیومده(کلا شده غش کنه) خب هیچی از اونجانمیدونم چگونه اومدم خونه . بعد که اومدم خونه دیدم وضع از اونی که فکر میکردم بدتره و حدود ساعت ۹ و نیم بود مامان بابام رفتن بیمارستان و جدی جدی من نگران نبودم😺💔تقریبا یک ساعت بعد مامانم زنگ زد گفت نگران نباش سرم زدن بهش خوب میشه میاد و دقیقا از اون موقع حدود دو ساعت و نیم اینا گذشته و هنوز خونه نیومدن ، با اون چیزی که گفت نگران نباش بدتر نگران شدم🐈💔بعد جالبه من هم زیادی بد بینم..و الان هر چیز بدی تو ذهنممیاد جز اینکه بابام حالش خوب باشه و واقعا چیزی نباشه.
ناموسا حالم بسی گوه است وگرنهنمیومدم این چیز کسشعر رو اینجا بزارم
ناموسا حالم بسی گوه است وگرنهنمیومدم این چیز کسشعر رو اینجا بزارم
- ۳.۵k
- ۰۴ بهمن ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۳)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط