جسی آشتی کردینا
جسی: آشتی کردین؟ا
ات :اره
کوک: میخوام عروسی بگیرم
ات: کوک
کوک ولی ما یه عروسی درست حسابی نگرفتیم (کیوت)
ات باشه بابا
کوک خب میریم برای خرید عروسی جفتمون
جسی اره( داد و خنده)
مرکز خرید
ویو جسیکا
همش لباس میپوشیدم یونگی هم رد میکرد
یونگی: شونش بازه
عوض کردم
یونگی :پاهات معلومه
عوض کردم
یونگی استیناش کو
عوض کرد
یونگی خیلی نازک بدنت معلومه
جسی: بابا بسهههه
یونگی میشه عوض کنی
عوض کردم
بالاخره آقا از یه چیزی خوشش اومد
یونگی :محشره همینو برمیداریم
ویو آت
این عروسی عجب موزلیه همش به لباسام گیر میداد سومین لباس و که پوشیدم اومد سمتم و با صدای بم گفت
کوک: همه چیه این بدن مال کنه جزوی از اموالمه فقط من حق دارم ازش لذت ببرم پس برو یه لباس خوب و پوشیده بردار
و عوض کردم و بالاخره راضی شد
کوک همینو برمیداریم
ات :اره
کوک: میخوام عروسی بگیرم
ات: کوک
کوک ولی ما یه عروسی درست حسابی نگرفتیم (کیوت)
ات باشه بابا
کوک خب میریم برای خرید عروسی جفتمون
جسی اره( داد و خنده)
مرکز خرید
ویو جسیکا
همش لباس میپوشیدم یونگی هم رد میکرد
یونگی: شونش بازه
عوض کردم
یونگی :پاهات معلومه
عوض کردم
یونگی استیناش کو
عوض کرد
یونگی خیلی نازک بدنت معلومه
جسی: بابا بسهههه
یونگی میشه عوض کنی
عوض کردم
بالاخره آقا از یه چیزی خوشش اومد
یونگی :محشره همینو برمیداریم
ویو آت
این عروسی عجب موزلیه همش به لباسام گیر میداد سومین لباس و که پوشیدم اومد سمتم و با صدای بم گفت
کوک: همه چیه این بدن مال کنه جزوی از اموالمه فقط من حق دارم ازش لذت ببرم پس برو یه لباس خوب و پوشیده بردار
و عوض کردم و بالاخره راضی شد
کوک همینو برمیداریم
- ۶.۸k
- ۰۸ تیر ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط