عشق و قمار

|•عشق و قمار💔🙂•|

#PART_19
#طاها
دیدم رها با ی لباس صورتی عروسکی اومد‌...
خیلی خوشگل شده بود اما من به روش نیاوردم که پرو نشه...
طاها:خوب شد گفتم کوتاه نباشع :|
رها:به تو چه تو کی منی که ازت تایید بخام؟!
طاها:شوهرتم
رها:ینی انقدر پرو بودنو از کجا میاری خدا میدونه :/
طاها:خوبه که پسر باید پرو باشع
رها:خیلی حرف میزنی پاشو حاضر شو...
طاها:من ی دیقه ای حاضر میشم
رفتم بالا لباسامو پوشیدمو رفتیم تو ماشین:)
طاها:با پسرا حرف نمیزنی واینکه زیاد نمیرقصی راسی حرکات لوندیم نگر دار واسه همسرت که من باشم‌‌...
رها:زارت من هرکاری بخام میکنم
طاها:بکن یهو دیدی دختر رفتی زن برگشتیا...
منم که به چپم نی
رها:خیلی بی حیایی واقعا که حواسم هس لطفا تند تر برو برسیم...
طاها:بش آهاع فکر فرارم به سرت نزنه چون اکه بگیرمت دیگه بهت رحم نمیکنم...

•ادامه دارد💦🤍•
•انرژی کامنت💜🌸•

sagar🥰🥰
دیدگاه ها (۳)

|•عشق و قمار💔🙂•|#PART_20#طاهارها یکم از حرفم ترسیدش واسه همی...

|•عشق و قمار💔🙂•|#PART_‌21#رهاخیلی خورده بودم تو حال خودم نبو...

یکی از بهترین عضو چنلم برام ادیت زده مرسی دانیال جانم ♥️♥️

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط