علی امرایی

استاد "علی امرایی" شاعر و نویسنده‌ی لرستانی زاده‌ی سال ۱۳۵۰ خورشیدی، در روستای حسین‌آباد نظرعلیوند از توابع شهرستان رومشکان است.



▪نمونه‌ی شعر فارسی:
(۱)
من از دالان تو در توی ناهموار می‌ترسم
من از ناروی بی‌هنگام این بازار می‌ترسم
من از شمشیر بران با تن عریان هراسم نیست
از آن چاقوی پنهان در پس دیوار می‌ترسم
هراسم از تشر هرگز ولیکن در دلم شوری‌ست
من از غوغای توخالی طبل یار می‌ترسم
زمانی دور راستی بود در گفتار و در کردار
از آن شوری که نیست در کردار می‌ترسم
من عادت کرده‌ام بر تنگدستی‌های اینگونه
از این رو تنگدستی‌ها شود بسیار می‌ترسم
همه گویند یک‌دل بست بنشینیم در خانه
از این اشعار تکراری در تکرار می‌ترسم
امید است قامت واژه بپوشد رخت پیروزی
ز الفاظ دهن پر کن ناهنجار می‌ترسم
مهیار گشته‌ام بهر نبردی با خود و با دیگران
تحمل کن، ز خشم خالق دادار می‌ترسم
«علی» گوید سکوت من پر از فریاد تنهائی‌ست
من از داروی بی‌هنگام این بازار می‌ترسم.


(۲)
جیب من خالی‌ست در فکر گدایی نیستم
بر تمنای شکوه، نان و نوایی نیستم
من درختی سر فرود آورده بر خاکم ببین
مرد صدقم، اهل کبر و خودستایی نیستم
شانه‌هایم را گران درد زمان از هم گسست
باز هم بر پای ایستاده، هوایی نیستم
شاعران شهر من دارند نوای آتشین
پا به پای شاعران، اهل جدایی نیستم
هرچه آمد بر سرم از رنج‌های مختلف
پخته‌تر گشتم، وجود دارم، فنایی نیستم
مردمان شهر من هستند از قومی کهن
خادمم بر مردمم گرچه کذایی نیستم
حال مردم خوب باشد حال من هم بهتر است
سینه‌ام مملو درد است بی‌وفایی نیستم
از تبارم درس آموختم بگویم حرف دل
گر نبودم این چنین پس من «امرایی» نیستم.




گردآوری و نگارش:
#زانا_کوردستانی
دیدگاه ها (۰)

توانا امین

توانا امین

علی امرایی

سومین کتاب تنهایی

#پیرمرد ی تمام عمرش را بین #بازار و #کوچه سر می کردهرکسی بار...

پیر مردی تمام عمرش را بین بازاروکوچه سر می کردهرکسی بار در د...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط