و تو را لا به لای رقص برگها می بینم

و تو را لا به لای رقصِ برگها می بینم
در استغنای باران...

در ذراتِ پراکنده ی احساس
در انعکاسِ عشقی بی وسواس...

از تو گفتن و رویا پروراندن زیباست
دیدگاه ها (۳)

"پنج شنبه" است...می شود محضِ رضایِ خدا، "نگاهت" راخیرات دلم ...

پنج شنبه هابه نیّتدیدارِ چشمِ ٺوجانَم به کف گرفته و خیرات می...

ای باد خوش که از چمن عشق می‌رسی بر من گذر که بوی گلستانم...

آن شب خسته از کار برمیگشتم خانه که وسط میدان آزادی زنگ زد و ...

ای قرمز مشوّش، در آبیِ رها!‏در آب رودخانه رسیدند انارها؟ بار...

درخواستی

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط