سکوت دل p

سکوت دل p8

فلش بک به بعد بیمارستان

شیزوکو : آی ... بدون باندپیچی دردش کمتر بود
یورو : چون رو زخماتو پماد زده و ضد عفونی کرده دردت بیشتر شده . خوب میشه
شیزوکو : امیدوارم
یورو : چیزی نمیخوای ؟ گشنته ؟
شیزوکو : فقط میخوام برم خونه
یورو : بیا بریم

فلش بک به ۴ روز بعد
شیزوکو بالاخره حالش خوب شد و اومد مدرسه . تو این ۴ روز یورو پنهانی مواظبش بود . براش دارو و غذاهای مورد علاقشو میگرفت میاورد دم خونش ولی میگفت از طرف اکانس . ولی معلوم بود اکانه اینکارو نکرده . اکانه خودش براش غذا درست میکرد نه اینکه از بیرون سفارش بده
وارد مدرسه شد . و همون اول با بغل اکانه خفه شد
اکانه : کثافت .... دختره ی بیشعور .... نمیگی دلم هزار راه میره پدرصگ ؟
شیزوکو خندید : یه درصد تو فک کن من چیزیم بشه
) شیزوکو از یورو قول گرفته بود قضیه رو به اکانه نگه )
اکانه : کجا بودی ؟
شیزوکو : خونه
اکانه : خب ؟
شیزوکو : قضیه اینه که .... ( قضیه رو تعریف میکنه ولی نمیگه کی بوده )
اکانه : هاهههههههه ؟ چرا اسم این پسررو تمیگی ؟
شیزوکو : ادم فروشی حساب میشه منم اهلش نیستم
اکانه : درد بگیری توعم با اون اصولت
شیزوکو : 😶😶😶😶
؟؟؟ : چه عجب بالاخره خانوم تشریف فرما شدن مدرسه
شیزوکو : یورو ... ساما
یورو : اکانه خیلی نگرانت شده بود
اکانه قد بلندی میکنا و بزور یه پس کله ای میزنه با یورو : نه که خودت نگران نشدی
یورو : تو این چن روزه تغییری در من میبینی ؟
اکانه : اره
یورو : مثلا چی ؟
اکانه : بدون من میری خونه
یورو : این تغییر نیس . بستگی به مودم داره اینکه تنهایی برم یا نه
شیزوکو متوجه نگاه موکانجی میشه : من دیگه میرم تو کلاس
یورو زیرچشمی به موکانجی نگاه میکنه : عوضی ....
و آغاز جنگ جهانی چهارم را اعلام میدارم
یورو با عصبانیت خیلی زیادی رف طرف موکانجی : اوی ..... شغال آشغال ( خو بچه ها به این چی میگن ؟ افرین جناس ناقص اختلافی . بچه های انسانی 😂 )
موکانجی برمیگرده : اوه .... چطوری دوست قدیمی ؟
دستشو میاره جلو و با حالت طعنه امیزی با یورو دست میده و یوروعم با یه حرکت دستشو میپیچونه
موکانجی دردشو نشون نمیده : کثافت ....
یورو : دستایی که دست روی ناموص مردم بلند میکنن حقشونه بشکنن . خیلی بهت لطف کردم که نشکوندمش
موکانجی : باز اون دختره ؟ چرا انقد دور و برش میپلکی ؟
یورو : باید بهت جواب پس بدم ؟
موکانجی : خودتم خوب میدونی اون باهام چیکار کرد
یورو : و توعم باید بخاطر احساس یه طرفت اونو اذیت کنی ؟ فک کردی عشق زوریه ؟
موکانجی : تویی که تا حالا عشقو تجربه نکردی حرفی ازش نزن و دهنتو ببند
یورو یه مشت میزنا تو صورتش : چرا ... اتفاقا خیلیم خوب تجربش کردم . میدونم اگه یه طرفه باشه چه حسی داره . ولی بجای اذیت کردنش از زندگیش میرم بیرون نه اینکه مث توی عوضی اذیتش کنم
موکانجی : دوسش داری ؟
یورو : به تو ربطی نداره
موکانجی اربده میکشه : گفتم دوسش داری ؟
شیزوکو داشت جلوی گریشو میگرفت . پاهاش میلرزیدن .
اکانه دست شیزوکو رو میگیره : بیا بریم تو کلا____ چقد یخی . خیلی میلرزی ....
شیزوکو : جلوشو ... بگیر ... لطفا
اکانه : من ؟
شیزوکو با صدای لرزون : خواه...ش ... میک...نم ....
اکانه : باشه
اکانه داد میزنه : هی ...... اعتراف گیری رو بزارین برای بعد حداقل به فکر این دختر بزچاره باشین که داره میلرزه
یورو از درون نگرانش بود . اما از بیرون هیچ احساسیو نشون نمیداد .و همینطور موکانجی ازون پوکر تر . با تفاوت اینکه بیشتر دلش میخواست شیزوکو رو زمین بزنه
یورو برگشت سمت شیزوکو : شیزوکو ؟
شیزوکو : بهش ...بگو ...دوسم... نداری ...و همه چیو تموم ....کن
یورو : خیله خب . اکانه ... ببرش تو کلاس . بیشتر ازین نباید اینجا باشه
اکانه : باشه
و شیزوکو و اکانه از صحنه محو میشن
یورو برمیگرده سمت مواکنجی و یه مشت دیگه میزنه تو صورتش : دوسشم داشته باشم به تو ربطی نداره. دعوا همینجا تمومه . اگه خیلی دلت میخواد نامه عذرخواهی بنویسی بازم دعوا کن
موکانجی دندوناشو روهم فشار میده : اگه وارد زندگیش شی زندگیتو به خاک سیاه میشونم
یورو بدون جوابی پوزخندی میزنه و میره
دیدگاه ها (۲)

سکوت دل p9ویو اکانه : با شیزوکو رفتیم سر کلاس . شیزوکو داشت ...

سکوت دل p10 ویو شیزوکو : دیدم موکا اکانه رو به دیوار قفل ...

سکوت دل p7 ویو سوم شخص : چن روزی بود که شیزوکو نه تلفنشو جوا...

سکوت دل p6 اون .... موکانجی بود ؟! اون فرد شیزوکو رو محکم به...

اسم :: اکانهسن :: ۱۷سن سائه :: ۱۷هر دو دبیرستانی هستین.—————...

part4🦋-مامان درش از این طرفه بیا ×باشه-سلام خانم من یه وقت م...

بعد مدت ها یه نقاشی درست حسابی کشیدم بزارید یه بیوگرافی کوچی...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط