عطر پیچکهای گیسویت مرا

عطر پیچکهای گیسویت مرا
همچنان پروانه بازی می دهد
باغ سرسبز نگاهت چشم را
فرصتی بر یکه تازی می دهد

بیشتر در کوچه های شعر من
سرکشی کن ای نگار سر کشم
تا که بیتی مثل ابرویت ردیف
نغز و زیبا اوّل دفتر کشم

بسکه زیبا و خرامان می روی
قاصدکها را پریشان می کنی
مخمل شبنم به راهت گشته پهن
آسمانه کار باران می کنی

ردّ پایت می شود مشق نگاه
هر نشانی از تو اوج آرزوست
ای همیشه سبزتر از نوبهار
چشم من در جستجویت کو به کوست

پیش کش آورده ام بس خوشگوار
تحفه ای شیرین تر از دشت عسل
نوش چشمت ای غزال زندگی
دفتر شعرم که پر گشت از غزل...

#خاصترین
دیدگاه ها (۰)

الهی "دردهایی" هست كه با هیچ گوشی نمیتوان گفت..."گفتنی‌هایی"...

دلی که پیش تو ره یافت باز پس نرودهوا گرفته ی عشق از پی هوس ن...

مگو کنارِ تو اهلِ گناه خواهم شدبگیر دستِ مرا، سربراه خواهم ش...

تا صبح بیدارم ، چرا ؟ چون دوستت دارمآرام می بارم ، چرا ؟ چون...

عطر پیچکهای گیسویت مراهمچنان پروانه بازی می دهدباغ سرسبز نگا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط