Life goes on with pain P

Life goes on with pain P29
زندگی با درد جریان دارد پارت ۲۹

سلام من بابت این مدت تاخیر معذرت‌میخوام که به دلیل شرایطی که داشتم نتونستم براتون پارت بزارم واینکه یه نفر اومده و کل پارتای رمانم رو به غیر از پارت۱۴گزارش کرده‌ومن مجددا براتون پارت هارو آپلود میکنم وبرای عذر خواهی هم پارت ۲۹و ۳۰رو آپلود کردم
✨🌸

پ/پ:خانم ایم

خانم ایم (همون آجوما):بله ارباب

پ/پ:برامون نوشیدنی و سینی مزه بیارید

آجوما:چشم ارباب چیز دیگه ای لازم ندارید

پ/پ:نه ممنون

م/پ:دلینا دخترم ،جونگ کوک پسرم !خواستم یاد آوری کنم پنج شنبه این هفته عروسیتونه

کوک:چشم مامان بزرگ حواسم هست

دلینا:راجب آرایشگاه چی؟

م/د:دخترم براتون وقت vip گرفتم هم برای کوک و هم برای‌خودت

م/ک:جای بدی نیست نگران نباشید بهترین آرایشگاه vip سئوله کارشون هم حرف نداره


آجوما:بفرمایید ارباب نوشیدنی هاتون و سینی مزه

خدمت کار ها پشت سر هم سینی های مزه متنوع را
میچیدند و انواع نوشیدنی های الکلی مانند شراب ،ویسکی ،آب جو ،سوجو؛و نوشیدنی های غیر الکلی مانند لیموناد،موهیتو ،کوکتل بدون الکل ‌انواع آبمیوه های مختلف را درسینی گذاشته و پخش می‌کردند

هرکس لیوان نوشیدنی در دست گرفت وبعد از به هم زدن لیوان ها نوشیدند


چندی گذشت……………

همه الکل روشون تأثير گذاشته بودکه در زده شده دلینا کمتر از همه خورده بود به خدمت کار اشاره کرد که درو باز کنه و خودش هم رفت ببینه که کیه !

عمه ،شوهر عمه ،دختر عمه هرزه اش وپسر عمه ساده اش پشت در بودند
(عمه :ع / شوهر عمه:ش‌ع. /. دختر عمه :لیا پسر عمه اش:اون وو)

ع:سلام دلینا جان عزیز دلم خوبی؟

دلینا:سلام عمه جان ممنونم شما چطورید؟

ع:شکر

ش‌ع:دلینا جان اینجا چه خبره همه مستو سر خوشن ؟

دلینا :هیچی عمو جان برای اینکه مدیر کل بخش غذای شرقی عوض شده برای همون جشن گرفتند

اون وو:میتونیم بیایم تو؟

دلینا:اوه البته ..بفرمائید.

لیا:کوکی جونم کجاست؟(عشوه)

دلینا:جونگ کوک مست و مَلَنگ اونجا نشسته

لیا:اوه من رفتم پیش عشقممم ممنونم دلینا جونننن(عشوه آخرشم با تاکید )


همه رفتند داخل و خدمتکاران نیز در را بستند دلینا میدانست که نقشه لیا چیه و اصلا هم براش اهمیتی نداشت خودش هم رفت و کنار بقیه نشست وتماشا کرد