مراببخشکهبادوریاتزندهامهنوز

#مرا_ببخش_که_با_دوری_ات_زنده_ام_هنوز...!
.
.
#تو_را_که_میبینم 

تقصیر خودم نیست

تو را که می بینم

هر چه از بر کرده بودم ، از برم می رود

تو را که می بینم

همه ی واژه ها نا گفته می مانند

تا همیشه چیزی برای با خودم تکرار کردن داشته باشم!

همه ی اینها تقصیر حرارت حضور توست

سنگینی حرم حضور تو را

پاسخی جز سنگینی سکوتم نمی یابم

تقصیر خودم نیست که تو را که می بینم

چیزی برای گفتن ندارم...
دیدگاه ها (۳)

#عجیب_است_دریا... چقدر«عجیب است دریا...همین که غرقش می‌شویپس...

#گفتی_برو_اما_یقین_کن_بر_نمیگردم...حالا که از چشمان تو عزم س...

خواب رویای فراموشی هاست !خواب را دریابم ،که در آن دولت ِ خام...

#وعده_دیدار آه ، ای عشق تو در جان و تن من جاریدلم آن سوی زما...

من دلتنگیِ تو رو همه جا با خودم حمل میکنم...حتی وقتی همه فکر...

فقط دلیلشو نمیفهممکه چرا همیشه اضافی ام هیچ کس منو واسه ی خو...

_چشم هایم خیره به چشم های نوزادی ست که تازه به دنیا آمدههمه ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط