لبهای سوت رد

لبهایےڪہ سڪوت ڪرد
نگاهےڪہ زخم خورد

دلےڪہ شڪست
وعشقےڪہ مرد

تاوان مراچہ ڪسےمیدهد
بہ چہ ڪسے بگویم:

ڪہ چشمهاےتو
عامل قتل بود...
دیدگاه ها (۲)

به سلامتی عشقی که عشقش روترک کردولی اون برالبخند اوچیزی نگفت...

عـشـقمانَند دختر بَچه ای ست..کِه کفش های پاشنِه بُلند مادرش ...

جاده بهانه استمقصود چشم توستمن راهیِ توام ای مقصد درستمن راه...

به تــــو که میرســـــم …مکـــث میکنـــــم …انگـــــار در زی...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط