جان به لب آمد و بوسید لب جانان را
🍃 🍃 🌹 🌹 🍃 🍃 جان به لب آمد و بوسید لب جانان را
طلب بوسهٔ جانان به لب آرد جان را
سَر سودا زده بسپار به خاکِ درِ دوست
که از این خاک توان یافت سَر و سامان را
ابر دریای غمش سیل بلا می بارد
یا رب از کشتی ما دور کن این توفان را
گر سیه چشم تو یک شهر کُشد در مستی
لعل جانبخش تو از بوسه دهد تاوان را فروغی_بسطامی 🍃 🍃 🌹 🌹 🍃 🍃
طلب بوسهٔ جانان به لب آرد جان را
سَر سودا زده بسپار به خاکِ درِ دوست
که از این خاک توان یافت سَر و سامان را
ابر دریای غمش سیل بلا می بارد
یا رب از کشتی ما دور کن این توفان را
گر سیه چشم تو یک شهر کُشد در مستی
لعل جانبخش تو از بوسه دهد تاوان را فروغی_بسطامی 🍃 🍃 🌹 🌹 🍃 🍃
- ۱.۴k
- ۰۷ بهمن ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط