THE NAME
.THE NAME...
میان دو نگاه
PART...
🕚
SEASON...
2⃣
🖤💋...
بعد از گذروندن یه روز سخت حالا وقتی استراحت بود.
هر کس خونه خودش رفته بود و بعد از مدتها خوابگاه خالی بود. البته نه کاملا.
سوفی پشت میزش نشسته بود و قرار بود پارت های ووکال رو یه دور بازنویسی کنه.
تهیونگ و جونگکوک هم توی استخر بودن و شراب میخوردن.
سوفی از پشت پنجره نگاهی به او دوتا انداخت.
لبخندی زد و از شدت کیوت بودنشون خنده ی ریزی کرد و به سمت آشپز خانه رفت.
جعبه ی قرص هارو برداشت و قرص های قلبش رو خورد.
رفت تو اتاقش بی.کینیش رو پوشید و به سمت استخر رفت.
کوک وقتی نگاهش به سوفی افتاد از حرکت متوقف شد انگار دوباره عاشق شده بود.
سوفی کنار بخش کم عمق استخر نشست و زانوش رو بغل کرد.
با نگاهی سوالی گفت:
_ شرابش خوشمزه است؟
تهیونگ نزدیکش رفت و با دستش پاهاش رو به سمت آب هدایت کرد و سوفی رو نزدیک تر به خودش کرد و بین پاهاش قرار گرفت و دستاش رو نوازش وار روی کمر سوفی تکون میداد.
با چشمای خمارش تو چشماش نگاه کرد و با لحنی کیوت گفت:
_نه به اندازه ی لبای تو.
سوفی لبخندی زد و دستاش رو دور صورت تهیونگ قاب کرد و بوسه ای روی پیشونیش زد تهیونگ هم خندید و بعد گفت:
_میخوای امتحان کنی؟
سوفی لبخندی زد و گفت:
_ به خاطر قلبم بهتره مست نکنم.
جونگکوک که از شدت حسادت چشماش قرمز شده بود به سمت سوفی اومد و تهیونگ رو کمی دور کرد و دستش رو پشت سر سوفی گذاشت و گفت:
_ نظرت چیه مزش رو از دهن من بچشی؟
و بعد بوسه ای رو شروع کرد.
بعد از بوسه سوفی دستاش رو باز کرد و تهیونگ و کوکی رو تو بغلش گرفت.
نگاهی بهشون انداخت و گفت:
_درحالت عادی حسادتون خیلی کیوته اما وقتی مست میشید کیوت و خطرناکه!
و..... (اسمات؟کامنتا چک بشه)
7:45 a.m:
....
🖤💋...
از این به بعد اسم.ات تو کامنت ها نوشته میشه😘
سنجاق دوم چک شه
🖤💋...
#ميان_دو_نگاه
@w.h.s.scenario.2025
میان دو نگاه
PART...
🕚
SEASON...
2⃣
🖤💋...
بعد از گذروندن یه روز سخت حالا وقتی استراحت بود.
هر کس خونه خودش رفته بود و بعد از مدتها خوابگاه خالی بود. البته نه کاملا.
سوفی پشت میزش نشسته بود و قرار بود پارت های ووکال رو یه دور بازنویسی کنه.
تهیونگ و جونگکوک هم توی استخر بودن و شراب میخوردن.
سوفی از پشت پنجره نگاهی به او دوتا انداخت.
لبخندی زد و از شدت کیوت بودنشون خنده ی ریزی کرد و به سمت آشپز خانه رفت.
جعبه ی قرص هارو برداشت و قرص های قلبش رو خورد.
رفت تو اتاقش بی.کینیش رو پوشید و به سمت استخر رفت.
کوک وقتی نگاهش به سوفی افتاد از حرکت متوقف شد انگار دوباره عاشق شده بود.
سوفی کنار بخش کم عمق استخر نشست و زانوش رو بغل کرد.
با نگاهی سوالی گفت:
_ شرابش خوشمزه است؟
تهیونگ نزدیکش رفت و با دستش پاهاش رو به سمت آب هدایت کرد و سوفی رو نزدیک تر به خودش کرد و بین پاهاش قرار گرفت و دستاش رو نوازش وار روی کمر سوفی تکون میداد.
با چشمای خمارش تو چشماش نگاه کرد و با لحنی کیوت گفت:
_نه به اندازه ی لبای تو.
سوفی لبخندی زد و دستاش رو دور صورت تهیونگ قاب کرد و بوسه ای روی پیشونیش زد تهیونگ هم خندید و بعد گفت:
_میخوای امتحان کنی؟
سوفی لبخندی زد و گفت:
_ به خاطر قلبم بهتره مست نکنم.
جونگکوک که از شدت حسادت چشماش قرمز شده بود به سمت سوفی اومد و تهیونگ رو کمی دور کرد و دستش رو پشت سر سوفی گذاشت و گفت:
_ نظرت چیه مزش رو از دهن من بچشی؟
و بعد بوسه ای رو شروع کرد.
بعد از بوسه سوفی دستاش رو باز کرد و تهیونگ و کوکی رو تو بغلش گرفت.
نگاهی بهشون انداخت و گفت:
_درحالت عادی حسادتون خیلی کیوته اما وقتی مست میشید کیوت و خطرناکه!
و..... (اسمات؟کامنتا چک بشه)
7:45 a.m:
....
🖤💋...
از این به بعد اسم.ات تو کامنت ها نوشته میشه😘
سنجاق دوم چک شه
🖤💋...
#ميان_دو_نگاه
@w.h.s.scenario.2025
- ۶.۶k
- ۰۷ آذر ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۶)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط