فیک ران فصل دو part 2
ویو همه:
یه طرف ا/ت اینا..دارن همو میخورن و الم شنگه به پا میکنن...
یه طرف فیلم هندی بازی میکنن آهههههه آکانههه سانننن لنتیییی
یه طرف باجیو هانما همو دارن میکن-- نه چیزه میکوشن تا زندگی ای زیبا ،گی کنن
یه ورم کسی نمیدونه کشتی داره بر میگرده توکیو
خلاصه مایکی جان همرو دعوت میکنه که لش مرگشونو برن توی کاخ باشکوهشون تا تصمیم بگیرن چه خاکی باید به سرشون بریزن حالا که کشتی نرسیده به کاماکورا..خلاصه
یه طرف برنامه ی دوباره کاری میریزن
یه طرف برنامه عروسی..
عروسیه کی؟ خب معلومه دیگه اصن جای فکر کردن نداره..اسم فیک روشه..عروسیه دراکن و اما
چیهههههه ؟ پارمون کرد این واکویی ..یکی بلخره باید اینارو به هم میرسوند...آره.. خلاصه..بعد از 12 ساعت تبعییییدددد به توکیو رسیدن.
اینوپی: ا/ت خفه شو انقد چص ناله نکن
ا/ت: خفه شو بابا ..دهنمونو سرویس کردی
اینوپی: کییی؟؟ منننن ؟
مایکی: هوشههههه سر خواهر من داد نزنااااا
اینوپی: وایسا..قضیه چیه؟ خواهرتتت؟؟؟
ا/ت: ولم کنید بابا حوصله ندارم یه بار دیگه همه زندگیمو تعریف کنم
تایجو: کوکو میخوای کم تر بمالی؟
سانزو: چیو؟
تایجو: پمادو
سانزو: پماد چی؟
تایجو: پماد تاخیری.. ازگللل معلومه که منظورم پماد نیستتتت هی خودشو میمالونه به آکانه سانش...
هاکای: میخوای یکم آروم باشی؟
تایجو: تو خفه
مایکی: بیاااااا زنگ زدددد طرففففف...الان ما کاماکورا نیستیم چه غلطی کنیم ها؟
ا/ت: چرا بهش توضیح نمیدی؟
ران: یارو خیلی زبون نفهمه آخه..
ا/ت: بسپرش به من..من جوابشو میدم
مایکی: یا عیسیایه مسیح...
ایزانا: میگم یجور حرف نزنه حمله های اتمی رو شروع کنه یارو؟
مایکی: قول نمیدم
ا/ت: بله بفرمایید؟
+ده دیقه پیش بهتون پیام دادم کسی جوابمو نداد.. محموله ی من در چه وضعیتیه؟
ا/ت: آقا لطفا به همون شماره ای که بهتون داده شده پیام بدید..صبور باشید پاسخگویه شما هستن..
+صبر؟ دیگه چقدر باید صبرکنم؟ مگه صبری عم برام مونده؟
ا/ت:آقا همون پیام بدید ..پیگری میکنن..
+چرا همینجا پاسخگو نیستید؟ این قضیه مشکوکه
ا/ت: چرا جناییش میکنی برادر من؟
+از نیم ساعت پیش تا حالا پول واریز کردم اما هنوز محوله به ذهنم نرسیده
ا/ت: طی الارض نمیتونیم بکنیم که داداش..!
+پول مارو خوردی تیکه هم میندازی؟
ا/ت: کی پولتو رو خورده؟ چرا زر مفت میزنی?
+:..
شما املاکی نمیشناسید؟نیاز داریم..برای پارت بعد🗿💜
یه طرف ا/ت اینا..دارن همو میخورن و الم شنگه به پا میکنن...
یه طرف فیلم هندی بازی میکنن آهههههه آکانههه سانننن لنتیییی
یه طرف باجیو هانما همو دارن میکن-- نه چیزه میکوشن تا زندگی ای زیبا ،گی کنن
یه ورم کسی نمیدونه کشتی داره بر میگرده توکیو
خلاصه مایکی جان همرو دعوت میکنه که لش مرگشونو برن توی کاخ باشکوهشون تا تصمیم بگیرن چه خاکی باید به سرشون بریزن حالا که کشتی نرسیده به کاماکورا..خلاصه
یه طرف برنامه ی دوباره کاری میریزن
یه طرف برنامه عروسی..
عروسیه کی؟ خب معلومه دیگه اصن جای فکر کردن نداره..اسم فیک روشه..عروسیه دراکن و اما
چیهههههه ؟ پارمون کرد این واکویی ..یکی بلخره باید اینارو به هم میرسوند...آره.. خلاصه..بعد از 12 ساعت تبعییییدددد به توکیو رسیدن.
اینوپی: ا/ت خفه شو انقد چص ناله نکن
ا/ت: خفه شو بابا ..دهنمونو سرویس کردی
اینوپی: کییی؟؟ منننن ؟
مایکی: هوشههههه سر خواهر من داد نزنااااا
اینوپی: وایسا..قضیه چیه؟ خواهرتتت؟؟؟
ا/ت: ولم کنید بابا حوصله ندارم یه بار دیگه همه زندگیمو تعریف کنم
تایجو: کوکو میخوای کم تر بمالی؟
سانزو: چیو؟
تایجو: پمادو
سانزو: پماد چی؟
تایجو: پماد تاخیری.. ازگللل معلومه که منظورم پماد نیستتتت هی خودشو میمالونه به آکانه سانش...
هاکای: میخوای یکم آروم باشی؟
تایجو: تو خفه
مایکی: بیاااااا زنگ زدددد طرففففف...الان ما کاماکورا نیستیم چه غلطی کنیم ها؟
ا/ت: چرا بهش توضیح نمیدی؟
ران: یارو خیلی زبون نفهمه آخه..
ا/ت: بسپرش به من..من جوابشو میدم
مایکی: یا عیسیایه مسیح...
ایزانا: میگم یجور حرف نزنه حمله های اتمی رو شروع کنه یارو؟
مایکی: قول نمیدم
ا/ت: بله بفرمایید؟
+ده دیقه پیش بهتون پیام دادم کسی جوابمو نداد.. محموله ی من در چه وضعیتیه؟
ا/ت: آقا لطفا به همون شماره ای که بهتون داده شده پیام بدید..صبور باشید پاسخگویه شما هستن..
+صبر؟ دیگه چقدر باید صبرکنم؟ مگه صبری عم برام مونده؟
ا/ت:آقا همون پیام بدید ..پیگری میکنن..
+چرا همینجا پاسخگو نیستید؟ این قضیه مشکوکه
ا/ت: چرا جناییش میکنی برادر من؟
+از نیم ساعت پیش تا حالا پول واریز کردم اما هنوز محوله به ذهنم نرسیده
ا/ت: طی الارض نمیتونیم بکنیم که داداش..!
+پول مارو خوردی تیکه هم میندازی؟
ا/ت: کی پولتو رو خورده؟ چرا زر مفت میزنی?
+:..
شما املاکی نمیشناسید؟نیاز داریم..برای پارت بعد🗿💜
- ۱۰.۸k
- ۱۴ فروردین ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۴۷)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط