من

من
از
دست
کمانداران ابرو
نمی‌یارم گذر کردن به هر سو

دو
چشمم
خیره
ماند از روشنایی
ندانم قرص خورشیدست یا رو

#سعدی
دیدگاه ها (۹)

تو را من چشم در راهمنه مثل چشم نیما کهشباهنگام به راهت بودتو...

رنگ رؤیا زده ام بر افق دیده و دلتا تماشا کنم آن شاهد رؤیائی ...

یک آن شد این عاشق شدن، دنیا همان یک لحظه بودآن دم که چشمانت ...

واااای فرردا کلی کاررر دارم از الان خسته شدددم 😭 😢

من عاشق شدمپارت(28)☆☆☆☆☆☆☆ته ها:هی تو کی هستی دستت رو از جلو...

𝑭𝒓𝒐𝒎 𝒎𝒚 𝒉𝒆𝒂𝒓𝒕 :: part¹⁴ "...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط