چند نکته در مورد ایستادهایم

چند نکته در مورد #ایستاده_ایم_۲

مثل هر اثر هنری، بصورت کلیشه‌ای می‌توان این نکته را بیان کرد که این اثر هم می‌توانست بهتر از اینها ساخته شود. مثلاً می‌شد فیلمنامه‌ی دیگر و بهتر و واقعی‌تری برای کار نوشت. اما نکته اینجاست که عوامل کار در حال حاضر این ایده را اجرا کردند. سعی کنیم همین ایده را خوب فهم کنیم و در همین چارچوب نقد کنیم. هدفم از این نوشته طولانی بیشتر نقد برخی بی‌انصافی‌ها و برخی حواشی در اطراف نماهنگ بود. نه دفاع مطلق از اثر یا از هزینه‌ی آن.

۱. اگر یک اثر هنری را می‌شود نقد کرد، نقد اثر هنری را هم می‌توان نقد کرد. وقتی شما در قالب یک آدم غیرکارشناس معتقدید متخصصانی که اثر را ساخته‌اند کارشان را بلد نبودند، چرا کسی نتواند به شما بگوید که نقد شما هم غیرقابل قبول و سطحی است؟

۲. تصور کنید ۱۵ ماه برای یک ایده زحمت کشیده‌اید. در پایان کار، هنوز قبل از انتشار عمومیِ ایده‌تان یک نهاد دست به افشاگری می‌زند. از انقلابی و ضد انقلابی می‌افتند به جان ایده شما. چه حالی می‌شوید؟

۳. گیریم که همه‌ی نقدهای شما کارشناسی و قابل قبول بوده باشد. آیا بهتر نبود فرصت می‌دادید تا افراد عامی و سطحی و بی‌سوادی که کار را پسندیده‌اند، تا مدتی از مشاهده اثر لذت می‌بردند و سپس شما به نقد می‌پرداختید؟
الآن که اثر را سر همه زهر مار کرده‌اید احساس رضایت می‌کنید؟

۴. مهمترین لازمه نقد این است که اثر همان‌گونه که هست فهم شود. سپس همان را نقد کنید. نه اینکه برداشت خود را به اثر بار کرده و آن را نقد کنید. وقتی در فهم منظور نماهنگ این مقدار اختلاف وجود دارد، چرا اصرار به اطلاق نقد خود دارید؟

۵. در ادامه بند قبل، مثلا شخصی معتقد بود منظور اثر امداد غیبی است. شخص دیگر می‌گفت هدف نشان دادن قدرت اراده است. شخص ثالث معتقد بود منظور همصدا بودن ملت است.
از دل هر کدام از این گفتمان‌ها، یک نقد مجزا و بی‌ربط با گفتمان دیگر در خواهد آمد. احساس نمی‌کنید آنهایی که کار را کم یا زیاد پسندیده‌اند، از گفتمان متفاوتی به کار نگاه می‌کنند؟

۶. به کم هزینه بودن نماهنگ‌های مشابه قبلی اشاره می‌شود. آیا انتظار این است که تمام آثار هنری از یک جنس باشند؟ هر قالب هنری، جنس خود و هزینه خاص خود را می‌طلبد. حالا به هر دلیلی این دوستان این قالب را انتخاب کرده‌اند. نکند فکر می‌کنید همواره باید مثل نماهنگ ارغوان ساخته شود؟

۷. در فیلم "جنگ دنیاها" اثر استیون اسپیلبرگ یک اژدهای ربات مانند وجود دارد که همه چیز را نابود می‌کند. هر تدبیری می‌کنند اژدها نابود نمی‌شود. در نهایت تام کروز با چیزی شبیه مثلاً آرپیچی می‌زند و اژدها را نابود می‌کند. کسی هم نمی‌پرسد خب اگر نابود کردن اژدها به همین راحتی بود چرا در همان ابتدای فیلم این کار را نکردید؟ احتمالا چون کارگردان اسپیلبرگ است.

۸. اینکه شما در نقد و نظر از کدام منظر و‌ گفتمان یک اثر را می‌بینید می‌تواند نتیجه‌ای متضاد با افراد دیگری که از گفتمان دیگری اثر را می‌بینند تولید کند. مثلا فیلم جدایی نادر از سیمین را که غالباً مخالف آن هستیم، یکی از اساتید ارزشی، فیلمی دینی و حتی قهرمان فیلم را آن زن چادری خدمتکار می‌داند.

۹. در ادامه بند قبل، شاید شما بگویید چطور است که می‌توان بدون سلاح و تجهیزات، دشمن را شکست داد. اما من می‌توانم از منظری دیگر نگاه کنم. اینکه پرچم ایران نماد ارزشهای انقلاب اسلامی است. آنجا که پرچم دارد از روی هوا می‌افتد و آن جوان پرچم را می‌گیرد یعنی حواسش به ارزشها هست. آن تکیه شدید به پرچم هم یعنی ایستادگی بر آرمان انقلاب اسلامی. و نماهنگ با این وجه نمادین می‌خواهد منظورش را برساند.

۱۰. تنها و تنها و تنها این حجم از بصیرت و شجاعت در نقد بین بچه‌های حزب‌اللهی موجود است که در شرایطی که یک اثر ضدآمریکایی با ایده‌ای جدید تولید می‌شود، در میان چشم دوست و دشمن، هنوز جوهر انتشار کار خشک نشده، بزنند اثر را لِه کنند. به معنای واقعی اثر را لِه کردید. آیا نباید به این‌همه بصیرت و دغدغه و شجاعت در نقد تبریک گفت؟!

۱۱. عوامل اثر افراد مشخصی هستند. اینطور نیست که نسبت ناروایی اگر بهشان دهیم، به افراد مجهول‌الهویه نسبت داده باشیم و گناهی مرتکب نشده باشیم. تهمتی اگر بزنیم به افراد مشخصی زده‌ایم.
سوال من اینجاست که اینهمه اطمینان از اینکه در این پروژه حیف و میل شده است از کجا می‌آید؟ آن دوستی که می‌گفت تف به نماز و روزه‌ی عوامل ان‌شاالله که جوابی هم دارد بدهد.

۱۲. فارغ از اینکه برخی نقدها حتماً از سر دلسوزی است، اما در جماعت حزب‌الله افرادی هستند که با هرکار نویی مخالفند. از جشنواره عمار به آن عظمت بگیرید تا برنامه‌ی خوب ثریا. خودشان هم البته در عرصه نِق زدن مشغول جهادند. هیچ تولیدی ندارند. هیچ.

۱۳. نقد آن دسته از دوستانی که به هیچ نه
دیدگاه ها (۵)

سلام.ازتون میخوام قبل از اینکه حرفامو بخونین، احساسات و غیرت...

واگذاری منزل 1011 متری به میرحسین موسوی با 98.5 درصد تخفیف!م...

می دانید که من به طور طبیعی از جمله آدم های غرب ستیزم. چنان ...

متنِ دردآور و کوبنده‌ی روزنامه‌نگارِ اصلاح‌طلبمقدمه: فیش حقو...

قوانینی برای آرتیست‌ها:۱. شیپ و مسائل اخلاقیممنوعیت شیپ‌های ...

قوانینی برای آرتیست های ویسگون:۱. شیپ و مسائل اخلاقیممنوعیت ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط