چند پارتی جیهوپ

چند پارتی جیهوپ
نام:وقتی مافیایی و میدوزدیش
PART:آخر

ویو جیهوپ

یک چند ماهی از اون روز میگذره و امروز میخوام ازش خواستگاری کنم من و پسرا داشتیم خونه رو تزئین میکردیم

(بچه ها ا.ت بعد از چند روز که باهم بودن گوشی رو به جیهوپ پس داد و جیهوپ زنگ زد به اعضا و همه‌چی رو بهشون گفت)

ا.ت رفته بود بیرون کار داشت

جین:زود باشین دیگه چرا انقدر لفتش میدین
شوگا توهم از روی مبل پاشو سیر نشودی از خوابیدن؟
شوگا:من هیچوقت از خوابیدن سیر نمیشم
جین:هعییی خدا
نامجون:جین بیا این ظرف رو بگیر

و همونطور که از نامجون انتظار می ره زد ظرف رو شکوند

جین:نامجون ترو خدا دیگه دست به هیچی نزن
نامجون:هعی خدا
جونگ کوک:هوپی هیونگ استرس داری؟
جیهوپ:آره
جیمین:استرس نداشته باش اون صد در صد قبول میکنه
جیهوپ:اگه قبول نکنه چی؟
جیمین:اون قبول میکنه نگران نباش
تهیونگ:هوی جونگ کوک جیمین بجای این حرف ها بیاین کمک کنین که زود کار تزئین کردن تموم شه
جونگ کوک . جیمین:باشه

همه مشغول کار بودن که جیهون اومد داخل

جیهون:خانم داره میاد
جیهوپ:باشه باشه همه کنار هم وایسین
که ا.ت اومد داخل

ویو ا.ت
رفتم داخل عمارت که دیدم پسرا وایسادن و جیهوپ با یک کت و شلوار بود خیلی بهش میومد

ا.ت:اینجا چه خبره؟
جیهوپ اومد سمتم و زانو زد
جیهوپ:ا.ت من خیلی دوست دارم ملکه قلبم میشی؟
ا.ت:ب.بله(خجالت)

جیهوپ بلند شد و حلقه رو داخل انگشت ا.ت کرد و هم رو بغل کردن اونشب به خوبی گذشت و ا.ت و جیهوپ تا آخر عمر کنار هم با خوبی و خوشی زندگی کردن

پایان💕
دیدگاه ها (۱)

سناریونام:وقتی یهویی آب میریزی روش(عمد)نامجون:برای خودم متاس...

سناریونام:وقتی زنبور نیشت میزنه و جیغ میزنی( اعضا به عنوان ب...

چند پارتی جیهوپ نام:وقتی مافیایی و میدوزدیش ا.ت:آجوما پس این...

چند پارتی جیهوپ نام:وقتی مافیایی و میدوزدیش ویو جیهوپ با سرد...

معرفی چند پارتی جونگ کوک..بیا باهم فرار کنیم..

وقتی حامله بودی ولی بچه رو بدون اجازه شون سقط میکنی(درخواستی...

سرنوشت"p,19...چشمام خیلی ..‌ خیلی درخشان بود .. بعد از دو می...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط