تو مثل درد کهنه ی

تو مثل درد کهنه ی
ساق پای راستم همیشگی شده ای
نه خوب می شوی نه از یاد می روی !
درد خوشایندی که هنگام پایین رفتن
از سراشیبی یک خیابان بلند،
سوسو می زنی تا
در انتهای مسیر مرا
باز به خود جذب کنی!
تو هستی،خیلی نامحسوس
با من کنار می آیی،
آرام آرام، شدت می گیری
تا مرز جنون می روی
و به یکباره محو می شوی !
درست هنگامی که فکر می کنم
فراموش شده ای
در عین ناباوری ظهور می کنی!
معجزه می شوی
تو همیشگی شده ای برایم
درست مثل درد کهنه ی ساق پای راستم


#𝑯𝒂𝒛𝒓𝒂𝒕𝒆𝑬𝒔𝒉𝒈𝒉
#𝑺𝒆𝒕𝒂𝒓𝒆𝒉
دیدگاه ها (۰)

در دو چشمـ تـــــღـــــونشستمـ به تماشاے خودمـڪه مڪَرحال مرا...

وکسی چه میدانددر دل زنی که موهایش را میبافد،به خودش می رسد و...

گفتم: بالاخره يروز مجبورى فراموشش كنى!گفت: رفت و اومدِ باد ر...

درجیب‌هایت‌یک‌مشت‌امید‌بریزازچوب‌لباسی‌چندرویابردار؛روی‌گلدا...

حرفهای ما هنوز ناتمام...تا نگاه می کنیوقت رفتن استباز هم هما...

میز کوچکی دو نفره با پارچه ی چهارخونه ی قرمز!فکرش را بکن، خو...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط