عشق رمانتیک من

عشق رمانتیک من
❤😎پارت ۹

و به هانیل یه چشمک زدم و گرفت چی میگم

هانیل:آره منم خسته شدم بهتره بریم‌
رفتند سمت ماشین

هینا: وای کیفمو یادم رفت ولی اگه برم و کوک منو ببینه چی؟(رو به هانیل گفت ی جوری که جی نشنوه)
که هانیل گفت

هانیل: من میارم میارم و رفت و
جی گفت

جی: خیلی وقته بود ندیدیم همو خوب شد زنگ زدم امشب هم مثل قدیما خوش گذشت که یهو بغلم کرد و سرشو برد تو گردنم( فکر بد نکنیدا از بچگی عادت دارن)

و هانیل اومد گفت

هانیل: اَه اَه مسقره ها تمومش کنید بریم ی قرن نگذشته که

کوک و تهیونگ داشتند میومدند بیرون هینا سریع جی و دوباره بغل کرد (که الان پشتشون به کوک و ته بود و آروم رفتند سمت ماشین فکر کردین نمی بینتتون حیحی)

که تهیونگ گفت

تهیونگ: کوک اون دوست هینا هانیل نیست؟
اینجا چی کار میکنه یعنی هینا هم همراهمش هس؟

که کوک رفت سمتشون که جی دمه گوش هینا گفت

جی: چی شده جوجه که

جونکوک هینا رو میکشه سمت خودش و بلند داد میزنه اینجا چی کار میکنی این کیه تو بغلشی من فقط گذاشتم پیش هانیل بمونی نه بری کثافت کاری کنی که جی گفت

جی: به تو چه ربطی داره و کوک میگه...

۳ تا اسلاید اول لباس و موها و آرایش هینا اسلاید های بعد لباس و موها و آرایش هانیل برای پارتی عکس جی هم پارت بعد میزارم😉💜