part لجبازیتاعشق

#part_9 #لجبازی_تا_عشق


شروین

اووووف ی لباس قشنگ پیدا نمیشه اینجا اوووف
من:مازیار ببینم این عزارائیل چ لباسی دوس داره؟
همش لش می‌پوشه و اسپرت و تیپ هایه پسرونه دیگه
من:واسه تولد دختر خالت چی بخرم واسش؟
آرژین:شری اونجا رو ببین چ لباسایی داره نیگا اون لباسه چ خوشگله
من:شری و‌ زهر مار بریم ببینیم
رفتیم تو مغازه لباس رو گرفتیم و رفتیم
مازیار:منم واسه ملیکا ی شلوار اس‌لش خریدم با ی لباس لش
آرژین:اوکی بریم واسه خودمون بخریم.

ملیکا

آتی:واااااااایییی مممملللییییی
من:ززههر ماار چتتهه
آتی:نگاه کن چقدر این خوشششگلههههه
من:آره خوبه بریم بخریم
۱۰ مین بعد
من:اووووف لعنتیی چرا سایز من ندااااشت
سارا:اشکال نداره لباسایه خودت خوبن از همونا بپوش
من:خو آخه حرصم می‌گیره چرا فقط سایز من نداشت و چند دقیقه‌ی پیش یکی اومد همون یدونه‌ای ک سایز من بود رو برد شااانسههه منه
آتی:حالا حرص نخور
لعنتتتتی
دیدگاه ها (۳)

#part_10 #لجبازی_تا_عشقملیکااوفففف رسیدیم خونه آخیش من:آتی س...

#part_11 #لجبازی_تا_عشقملیکامن:خببب من بدبخت چیییی ببببپپپوو...

#part_8 #لحبازی_تا_عشقملیکابیشعور عوضی ب چ جرعتی من و زد آخه...

#part_7 #لجبازی_تا_عشقشروینوااااای خداا چیکار کردم من اووفآت...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط