ویو ات
ویو ات
خوب شد قبول کرد رفتی کلی وسایل برای احضار جن اوردی و گذاشتی خواستی شروع کنی که
کوک: ام میگم پشیمون شدم میرم استراحت کنم
ات: چیییی؟
کوک: دوست ندارم حرفمو دوبار بزنم(سرد)
ات: خوب چرا؟
کوک: چون حوصله سر بر بود نظرت برای همین دوست ندارم وقت باارزشمو الکی هدر بدم(سرد)
ات: اها باش
کوک: میرم تو اتاق
ات: عجب ادم حال بدکنیه (تو دلش) دلم برای زنش میسوزه
ویو کوک
این دختره دیوونس ولی همین کاراش منو یاد لینا میندازه دلم براش تنگ شد هعییی
اینم از این پارت میدونم خیلی کم بود اما به
خاطر تابستون همه ی درخواستی هاتونو بگید مینویسم بعدش کلی پارت میزارم
خوب شد قبول کرد رفتی کلی وسایل برای احضار جن اوردی و گذاشتی خواستی شروع کنی که
کوک: ام میگم پشیمون شدم میرم استراحت کنم
ات: چیییی؟
کوک: دوست ندارم حرفمو دوبار بزنم(سرد)
ات: خوب چرا؟
کوک: چون حوصله سر بر بود نظرت برای همین دوست ندارم وقت باارزشمو الکی هدر بدم(سرد)
ات: اها باش
کوک: میرم تو اتاق
ات: عجب ادم حال بدکنیه (تو دلش) دلم برای زنش میسوزه
ویو کوک
این دختره دیوونس ولی همین کاراش منو یاد لینا میندازه دلم براش تنگ شد هعییی
اینم از این پارت میدونم خیلی کم بود اما به
خاطر تابستون همه ی درخواستی هاتونو بگید مینویسم بعدش کلی پارت میزارم
- ۴.۳k
- ۲۲ خرداد ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۹)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط