برای دیدن رویت دلم مهیا نیست

برای دیدن رویت دلم مهیا نیست

میان صحن دو چشمم برا ی تو جا نیست

ز بس که خانه ی یاران به رنگ دنیا شد

دگر برای تو جایی به غیر صحرا نیست

طبیب گونه تو درد مرا نشانم ده

کسی که درد نفهمد پی مداوا نیست

برس به داد دل من که بی کسی سخت است

اگر چه مثل تو مردی غریب و تنها نیست

هر آنکه عشق تو دارد همیشه آرام است

کسی که بندۀ یار است اسیر دنیا نیست

شبیه صوت غریبی که روی نی می خواند

صدای غربت ما را کسی پذیرا نیست

شفیع هر دو جهانم که همتم داده

به تار موی تو سوگند غیر زهرا نیست
دیدگاه ها (۱)

هزار سال گرفتار بغض تکراریولی هنوز نخوابیده ای و بیداریهزار ...

****از همه بخاطر سوز شعر و عکس عذر میخوام ****..عمری ست در ه...

سلام مولای غریب و مظلومم .سلام ای پیرترین جوان .مولا جان .س...

#ولادت_با_سعادت_قاسم_ابن_الحسن_مبارکآیینه روی مجتبایی قاسممس...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط