واااااای دیگه نتونستم جلوی خودمو بگیرم

واااااای دیگه نتونستم جلوی خودمو بگیرم-_-
این عکس بالا رو میبینید؟!!
این رمان جدیدمه که ۳ پارت نوشتم که دیگر نتوانستم ادامه بدهم...چون مادر گرامی تبلت را از من بگرفت.-.
و بزودی بعد رمان ستارگان عاشق گذاشته میشه
اگه کسی خواست خلاصه داستانو هم میگم-_-
#کره
دیدگاه ها (۹)

اصلا رمان baby dont cry رو نمیزارم ماشالله چه استقبالی شد-_-

اینم خلاصه داستان

ته یون و چانیول کار خودم درخواستی سما جون#کره#exo

درخواستی سما جونکار خودمه#کره#exo

کاش براتون مهم بودم

#درخواستیPart: ¹سلام به همه من ا. ت هستم 23 سالمه و یه تیک ت...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط