عشق مخفی پارت 3

که دیدم سه تا مرد قد بلند دارن خونه رو بهم میریزن که داد زدم اینجا چه خبره که یهو یه دستمال روی دهنم گذاشته شد و بیهوش شدم...

ویو شوگا:
رد تهیونگ رو زدم و رسیدم به اونجایی که تهیونگ و بردن به افرادم گفتن همشونو بکشن ولی لی سونگ وو فرار کرد تهیونگ رو کول کردم و بردم سمت ماشین و به سمت بیمارستان حرکت کردم (ببینید چه با جزئیات مینویسم 😂😌)
تهیونگ رو بردن اتاق عمل که گوشیم زنگ خورد...

ناشناس: اگه زنتو زنده میخای باید 1 میلیاد پول نقد برام بیاری...
شوگا: هه من عمرا پولی به تو بدم
ناشناس: باشه پس تا 24 دیگه جنازه زنت رو بهت میدم(نیشخند)

جیمین: ههه... هههه هیونگ چخبره؟

شوگا: اعضا کوشن؟

جیمین: دارن میان تهیونگ چیشد؟

شوگا: فعلا اتاق عمله... ولی یه ناشناس زنگ زد و گفت لونا رو دزدیده و برای زنده موندنش یک میلیاد پول میخاد...

جیمین: بو؟..(چی؟)

دکتر: همراه اقای کیم تهیونگ؟

جیمین و شوگا: ماییم...

دکتر: خب....