پارت
☆♡پارت: ۲۰♡☆
جونگ کوک سویونگ برد پایین و رفت تو اشپز خونه و گذاشتش روی صندلی...
جونگ کوک: چی می خوری؟
سویونگ: نوتلا هست؟ *-*
جونگ کوک: اره (خنده)
سویونگ: به چی می خندی؟
جونگ کوک: ی لحظه شبیه بچه ها شدی... به اون می خندم😅
سویونگ: 😐
جونگ کوک: باشه قیافتو اونطوری نکن😅...
سویونگ: باش😅😂
جونگ کوک رفت نوتلا رو از تو یخچال اورد...
جونگ کوک: بیا خانم کوچولو... 😂
سویونگ: من کوچولو نیستم😐
جونگ کوک: هستی😂
سویونگ: گفتم نیستم😐😑
جونگ کوک:باش... نیستی...
سویونگ: افرین😌
سویونگ با جونگ کوک صبحونشونو خوردن... کم کم اعضا هم داشتن بیدار میشدن...
جی هوپ: عا... شما دوتا بیدار شدین؟
جونگ کوک: اره... سویونگ گشنش شده بود اومدیم صبونه خوردیم... تو ام می خوری هیونگ؟
جی هوپ: اره... الان یکم دیگه میام...
سویونگ و جونگ کوک: باش...
نامجون گوشی به دست که انگار داشت با یکی حرف می زد اومد تو اشپز خونه...
نامجون: شما اینجایین؟... رفتم تو اتاقتون نبودین...
سویونگ: اره باهامون کاری داشتی؟
نامجون: اره... خانم لی (بچه ها خانم لی همون هانیوله...) زنگ زده بود می گفت اونی که با ماشین می خواسته جین و زیر بگیره رو پیدا کردن...
سویونگ: خب کی بوده؟
نامجون: ی هیتر بوده که مریضی روانی داشته... الانم بردنش تیمارستان... باید از این به بعد خیلی مواظب باشیم...
جونگ کوک: اره... باید مواظب باشیم...
نامجون: راستی کمپانی زنگ زد و گفت که سریع تر باید اماده بشیم بریم برای تمرین اجرا بعدیمون اما... سویونگ که نمی تونه تنها بمونه...
تهیونگ میاد تو اشپز خونه...
تهیونگ: تنها نمی مونه...
نامجون: هوم؟
تهیونگ: من دنس این اجرامونو خوب بلدم امروز من می مونم پیشش شما برین سر تمرین...
جونگ کوک: نه! نمی خواد خودم می مونم پیشش...
تهیونگ: خودم می مونم😐 فردا تو بمون... اصلا نوبتیش می کنیم...
جونگ کوک: باش😔
سویونگ: معذرت می خوام😔😢
جونگ کوک: چرا؟!
سویونگ: چون نیومده باعث درد سرتون شدم...
تهیونگ: نه بابا... از این اتفاقا پیش میاد...
نامجون: اره نگران نباش باعث درد سر مانیستی...
سویونگ: 😢🤧😊
نامجون: خب پس ما بریم حاضر شیم...
جونگ کوک: باش... بریم...
جونگ کوک و نامجون رفتن...
امید وارم از این پارت خوشتون اومده باشه💜🌹
شرطا:
لایک: ۳۲
کامنت: ۲۵
حالا که تا اینجا اومدی اون قلبه سفیدو قرمزش کن❤
جونگ کوک سویونگ برد پایین و رفت تو اشپز خونه و گذاشتش روی صندلی...
جونگ کوک: چی می خوری؟
سویونگ: نوتلا هست؟ *-*
جونگ کوک: اره (خنده)
سویونگ: به چی می خندی؟
جونگ کوک: ی لحظه شبیه بچه ها شدی... به اون می خندم😅
سویونگ: 😐
جونگ کوک: باشه قیافتو اونطوری نکن😅...
سویونگ: باش😅😂
جونگ کوک رفت نوتلا رو از تو یخچال اورد...
جونگ کوک: بیا خانم کوچولو... 😂
سویونگ: من کوچولو نیستم😐
جونگ کوک: هستی😂
سویونگ: گفتم نیستم😐😑
جونگ کوک:باش... نیستی...
سویونگ: افرین😌
سویونگ با جونگ کوک صبحونشونو خوردن... کم کم اعضا هم داشتن بیدار میشدن...
جی هوپ: عا... شما دوتا بیدار شدین؟
جونگ کوک: اره... سویونگ گشنش شده بود اومدیم صبونه خوردیم... تو ام می خوری هیونگ؟
جی هوپ: اره... الان یکم دیگه میام...
سویونگ و جونگ کوک: باش...
نامجون گوشی به دست که انگار داشت با یکی حرف می زد اومد تو اشپز خونه...
نامجون: شما اینجایین؟... رفتم تو اتاقتون نبودین...
سویونگ: اره باهامون کاری داشتی؟
نامجون: اره... خانم لی (بچه ها خانم لی همون هانیوله...) زنگ زده بود می گفت اونی که با ماشین می خواسته جین و زیر بگیره رو پیدا کردن...
سویونگ: خب کی بوده؟
نامجون: ی هیتر بوده که مریضی روانی داشته... الانم بردنش تیمارستان... باید از این به بعد خیلی مواظب باشیم...
جونگ کوک: اره... باید مواظب باشیم...
نامجون: راستی کمپانی زنگ زد و گفت که سریع تر باید اماده بشیم بریم برای تمرین اجرا بعدیمون اما... سویونگ که نمی تونه تنها بمونه...
تهیونگ میاد تو اشپز خونه...
تهیونگ: تنها نمی مونه...
نامجون: هوم؟
تهیونگ: من دنس این اجرامونو خوب بلدم امروز من می مونم پیشش شما برین سر تمرین...
جونگ کوک: نه! نمی خواد خودم می مونم پیشش...
تهیونگ: خودم می مونم😐 فردا تو بمون... اصلا نوبتیش می کنیم...
جونگ کوک: باش😔
سویونگ: معذرت می خوام😔😢
جونگ کوک: چرا؟!
سویونگ: چون نیومده باعث درد سرتون شدم...
تهیونگ: نه بابا... از این اتفاقا پیش میاد...
نامجون: اره نگران نباش باعث درد سر مانیستی...
سویونگ: 😢🤧😊
نامجون: خب پس ما بریم حاضر شیم...
جونگ کوک: باش... بریم...
جونگ کوک و نامجون رفتن...
امید وارم از این پارت خوشتون اومده باشه💜🌹
شرطا:
لایک: ۳۲
کامنت: ۲۵
حالا که تا اینجا اومدی اون قلبه سفیدو قرمزش کن❤
- ۴۶.۱k
- ۲۸ دی ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۳۳)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط