ات تودوروکی پارت
ا~ت تودوروکی پارت ۲۸
{ا~ت داخل اتاق خودش روی صندلی نشسته}
{و داره سوال حل میکنه}
ا~ت « اهههه بازم اون خاطرات »
[اشاره ب غلام 🤣🤣🤣🤣]
مومو « جیغغغغغغغغغغغغ »
ا~ت « از اتاقش اومد بیرون و رفت سمت مومو ک داخل اسانسور رو دید .......... »
مومو « هق*هق*گریه* ...... *صدای بالا اوردن* »
{ا~ت اول توی شک بود و فک میکرد خوابه}
{ولی خواب نبود اون چیزی ک دیده بود واقعیه واقعی بود ........ }
شوتو « این جا چ خبره ....... »
{شوتو ا~ت رو دید ک روی زانو هاش افتاده و گریه میکنه و مومو}
{که داره بالا میاره شوتو داخل اسانسور رو دید چ ای کاش ک اون صحنه رو نمیدید}
{ا~ت داخل اتاق خودش روی صندلی نشسته}
{و داره سوال حل میکنه}
ا~ت « اهههه بازم اون خاطرات »
[اشاره ب غلام 🤣🤣🤣🤣]
مومو « جیغغغغغغغغغغغغ »
ا~ت « از اتاقش اومد بیرون و رفت سمت مومو ک داخل اسانسور رو دید .......... »
مومو « هق*هق*گریه* ...... *صدای بالا اوردن* »
{ا~ت اول توی شک بود و فک میکرد خوابه}
{ولی خواب نبود اون چیزی ک دیده بود واقعیه واقعی بود ........ }
شوتو « این جا چ خبره ....... »
{شوتو ا~ت رو دید ک روی زانو هاش افتاده و گریه میکنه و مومو}
{که داره بالا میاره شوتو داخل اسانسور رو دید چ ای کاش ک اون صحنه رو نمیدید}
- ۸.۲k
- ۱۷ شهریور ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۲)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط