وقتی که می آمد

وقتی که می آمد
نه دستی نداشتم که
برایش تکان بدهم
و نه پایی برای دویدن
من همیشه
در برابرش
دست و پایم را گم میکردم...
دیدگاه ها (۶)

خوشبختی یعنی رضایتمهم نیستچه داشته باشیمیا چقدرمهم این است ک...

نردبانی ندارم تا لمست کنم ...سهمم از تو این است:عکس ماهتهر ش...

عجب زیباستدرختان پرواز می کنندپرندگان شناو بهتر از آن...چه ر...

وعده کردم که به تو سر نزنم برسم تا...

نبودی و ندیدی عزیز کرده، "من برای از دست ندادنت حتی وقتی ندا...

ولی خوب یه چیز رو همیشه بدونید...هدف هاتون رو به کسی نگید هی...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط