چند پارتی مینسونگ p

چند پارتی مینسونگ p 5

+اینکه با دختر فرماندار ازدواج کنم یا اینکه مثل یه سگ دست آموز توی
شرکت دورت بچرخم ؟؟
+کدوم یکی از اینها موقعیت خوبی برام هست ؟؟
صورت سرخ از عصبانیت پدرم استارت یه دعوا پر از سر صدا رو
میزد و من بین دوراهی ای که برم توی اتاقم و تمام حرف ها و رفتارهاشون
پشت در اتاق رها کنم یا اینکه تمام شجاعتم رو جمع کنم مثل خودشون رفتار
کنم و از اون خونه بزنم بیرون گیر کردم .
صدای فریاد پدرم مثل یک امواج قدرتی توی خونه می پیچید و این چیز
جدیدی نبود حداقل برای کسی که توی اون خونه زندگی نکرده باشه .
-تو هیچ نمی فهمی پسره احمق .
-تو میدونی اگر داماد فرماندار بشی چه مقام و منزلتی توی دولت گیرت میاد ؟
-اونموقع همه برات سر خم میکنند ولی اگر بخوای به اون پسره احمق تر از
خودت بچسبی جزئی از الشه های آشغال خیابونی میشی !
-سعی کن حرفام رو بفهمی و خودت رو پیدا کنی وگرنه من برات تصمیم
میگیرم .
پوزخند صدا داری زدم که باعث شد صدای نفس های عصبی پدرم بیشتر به
گوشم برسه .
+جالبه !
-چی ؟؟ اینکه اینقدر احمقی ؟؟
+نه ! اینکه باید مثل شما با فردی زندگی کنم که دوستش ندارم و فقط برای
پول و سر خم کردن بقیه تحملش کنم .
دیدگاه ها (۱)

چند پارتی مینسونگ p 6ایندفعه صدای مادرم هم بلند شد .-یاااا ل...

چند پارتی مینسونگ p 7+لینویااا دستات رو از روی گردنم بردار ا...

چند پارتی مینسونگ p 4-اوکه اوکه .نگاهی به ساختمون کوچولوی خو...

چند پارتی مینسونگ p 3+باالخره رسیدیم اینجا ؟؟به نمای بیرونی ...

Mafias Stepdaughter

𝗜𝗺𝗽𝗼𝘀𝘀𝗶𝗯𝗹𝗲 𝗳𝗮𝘁𝗲' 𝘀𝗲𝗮𝘀𝗼𝗻:𝟮𝗣𝗮𝗿𝘁:𝟵ویوی جونگ کوک:کل تمرکزم روی پ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط