باز شب شد که ز بیمهری ایام دغل

باز شب شد که ز بی‌مهریِ ایامِ دغل
مهربانانه کشد هجرِ تو ما را به بغل #سلیمان‌_بیک_اصفهانی
دیدگاه ها (۱)

نه زلف شانه کند نه به چشم سُرمه کشدبه خود نمی‌رسد آن شوخ تا ...

‌‌‌‌‌گیسوانت ریخته نظم خیابان را بهمآمدی گردش کنی یاکودتای م...

دیگران را تلخ می‌آید شراب جور عشقما ز دست دوست می‌گیریم و شک...

با هر که دلم ز عشق تو راز کنداول سخن از هجر تو آغاز کند

از خود گذشته منت دوران نمی کشداز پا فتاده تنگی دامان نمی کشد...

سلام امام زمانمبا چه رویی بنویسم که بیا آقاجانشرم دارم خجلم ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط