نوزده دختر دیگه با گلهای رزشان به ترمینال نمیرودنوزده مادر خراب شدند زیر اوار آرزوهایشان نوزده پدر میبرند درست مثل ترمزهادیگر نگران جوانی نیستیموقتی تمام جوانی ازدست رفت