زیر مهتاب کنون با رخ ماهت چه کنم
زیر مهتاب کنون با رخ ماهت چه کنم؟
با سپید دل و چشمان سیاهت چـکنم؟
در دلم هستی و گه گاه به چشم اندازم
با دل و دیده و این گاه به گاهت چکنم؟
نرگسی چشم و شرابی لب و گیسوی کمند
من و یک عالمه اوصاف سپاهت چکنم؟
این همه خاطرِ چشمان تو را میخواهند
مانده ام با همه خاطره خواهت چکنم؟
حکم دل کردی و سرباز دلم رام تو شد
من و سرباز دل و جلوه شاهت چه کنم؟
دل به دریا زده ها بیم ز طوفان دارند
من طوفانزده با پشت و پناهت چکنم؟
یوسفم ،راه زلیخای تو گرگ آلوده ست
گر پناهم ندهد گوشه چاهت چـکنم؟
طالب بوسه ام و بوسه گناهیست کبیر
شب عیدست و به ترغیب گناهت چکنم؟
آمدی در شب من جلوه ناهید شدی
زیر مهتاب کنون، با رخ ماهت چکنم؟
با سپید دل و چشمان سیاهت چـکنم؟
در دلم هستی و گه گاه به چشم اندازم
با دل و دیده و این گاه به گاهت چکنم؟
نرگسی چشم و شرابی لب و گیسوی کمند
من و یک عالمه اوصاف سپاهت چکنم؟
این همه خاطرِ چشمان تو را میخواهند
مانده ام با همه خاطره خواهت چکنم؟
حکم دل کردی و سرباز دلم رام تو شد
من و سرباز دل و جلوه شاهت چه کنم؟
دل به دریا زده ها بیم ز طوفان دارند
من طوفانزده با پشت و پناهت چکنم؟
یوسفم ،راه زلیخای تو گرگ آلوده ست
گر پناهم ندهد گوشه چاهت چـکنم؟
طالب بوسه ام و بوسه گناهیست کبیر
شب عیدست و به ترغیب گناهت چکنم؟
آمدی در شب من جلوه ناهید شدی
زیر مهتاب کنون، با رخ ماهت چکنم؟
- ۴.۸k
- ۱۹ دی ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط