می دانستم روزی تمام خواهد شد می دانستم روزی دیگر تو نیست

می دانستم روزی تمام خواهد شد ،می دانستم روزی دیگر تو نیستی و من هم در نبود تو همانند کسی که در تمام بدنش زخم دارد و کسی نیست که اورا برای لحظه ای در آغوش بگیرد،می دانستم روزی تو تغییر خواهی کرد و دیگر من با حرف هایت لبخند نمیزنم ،می‌دانستم روزی خواهد رسید که بدون توجه به من و قلبی که برای تو بود ،از کنارم میگذری و می‌روی....
می دانستم و نمیخواستم باور کنم :)
دیدگاه ها (۳)

بنفش و صورتی:)

زرد و سبز:)

9:57pm

با هر بار صدمه زدن به احساساتم ،یه تیکه از پازل قلبم گُم میش...

مادر نامت را که می نویسمقلم می لرزددل می لرزدجهان آرام می شو...

تو وارد زندگی‌ام شدی و همه چیز را تغییر دادی. تو همچون نوری ...

به هیچ چیز زیاد توجه نکن عزیزِ من☘️ دست هایت را بگذار داخلِ ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط