نگهبان فصل پارت دوم

نگهبان فصل ۲ ( پارت دوم)
* ویو مینسو *
من پشت سر پلیسا میرفتم و منتظر بودم برم توی اون خونه متروکه....که یهو بله! زیر پامون خالی شد و بعضی از پلیسا مردن! و من فقط زنده موندم!
مینسو : ا/تتتتت...کوک!!! کجایین؟!!!
؟ : به به...!
مینسو: بگو ا/ت و کوک کجان،؟!
؟: ( خنده ) یه شرط داره!
مینسو: خب...زر بزن!
؟ : هوم...اول باید از دستم جون سالم به در ببری!
مینسو : اینکه واسه من کاری نداره! ( نیشخند )
؟ : می‌بینیم...!
اون یهو غیب شد و منم سریع از جادوم استفاده کردم...( آهان...اینم بگم که مینسو جادو داره) و سعی کردم بزنمش!
مینسو : اشغال یجا وایسااا!!!
؟ : ( خنده بلند)
یهو جادوم و زدم بهش و یهو پودر شد!
مینسو : ا/ت....کوک !!!!!! کجایین؟!!( بلند)
رفتم همه جای خونه رو گشتم...که جسد ا/ت و کوک رو دیدم...!
مینسو : ( نفس نفس دوید سمتشون)
مینسو: خدای من‌.....اهریمن چه بلایی سرتون اورده؟!
مینسو : خب‌...باید دوباره زندشون کنم!
چشمای مینسو قرمز شد و یه فردی میخوند‌
مینسو : خواهش میکنم به من قدرت اطا کن و به من قدرت بدهه....! ( با صدای بلند و اکو دار)
یهو چشمام سیاهی رفت و پاشدم‌‌....
مینسو : اییی...سرم!
پاشدم و یه جایی بودم که فقط یه آیینه اونجا بود!
رفتم سمتش و یهو گریم گرفت!
مینسو اونجا تصویر جونیش رو دیده...مینسو وقتی بچه بوده پدر و مادر خودشو میکشه و به نام اهریمن شناخته میشه تو افسانه ها!
یهو افتادم زمین و بدنم رو نمیتونستم تکون بدم !
یهو تبدیل شدم به اهریمن...
مینسو : خواهش میکنم الان نهههه..‌!
( مینسو وقتی یاد گذشته میافته تبدیل به یه هیولا میشه....)

اینم پارت دو:)
دیدگاه ها (۴۵)

نگهبان فصل ۲ ( پارت آخر ) * ویو مینسو *:با بدبختی دوباره ان...

سناریو : # درخواستی وقتی روت کراشن و یکی سعی میکنه ببوستت 🗿ن...

نگهبان فصل۲( پارت اول ) * ویو مینسو * من این چند روزه فکرم خ...

سناریو : وقتی ایدل معروفیو و دوس دخترشونی کسی نمیدونه و اهنگ...

هرزه ی حکومتی پارت ۲که کوک بلند شد و.... رفت سمت ا/ت ونشست ک...

پارت ۹۴ فیک ازدواج مافیایی

پارت ۹۱ فیک ازدواج مافیایی

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط