رییس من

رییس من

پارت 8

ویو ا.ت
اینجا شبیه یه قصره کلی بادیگارد اونجا بود،

بادیگارد:سلام، ببخشید شما اجازه ورود ندارید
ا.ت:من ا.ت هستم با خوده آقای کوک حرف زدم

بادیگارد:آها ا.ت.. بفرمایید
ا.ت:ممنون *وارد میشه*

در زدمو یکی که پیرزن بود رو باز کرد خیلی مهربون بود
ا. ت:سلام خوب هستین؟ من ا. ت هستم با آقای کوک حرف زدم

ویو کوک

میخواستم لباسمو عضو کنم که صدای ا. ت اومد با همون لباس بیرونی ها اومدم تو پذیرایی و چون به اجویا( همون پیر زنه)مرخصی دادم تعجب کردم اینجاست،

کوک:آجویا ، میتونی بری
ا. ت:سلام آقا کوک *تعظیم کم*
کوک:سلام ا. ت برو به اون اتاق . اون اتاق توعه
اجویا:ممنونم قربان *رفت*
ا.ت:ممنونم
ویو ا. ت
رفتم داخل اتاق...اتاقِ مشکی بود اصلا ولی باحال بود

کوک رفت حموم وقتی تموم شد حوله اش رو نیاورد
کوک:ا.ت حوله منو میاری؟

ویو ا. ت

تو اتاقم بودم که دیدم کوک میگه حوله منو بده رفتم حوله اش رو برداشتم و دادم بهش
ا. ت:بفرمایید
کوک:ممنون

ا. ت رفت تو آشپزخونه یا یه چیزی درست کنه *آخه ساعت 11 شب؟ * بعد که برگشت دید کوک حوله رو دور کمرش گره زده و بالا تنه لخت بود ا.ت یهو دستشو گرفت جلو چشمش که یهو....
_____________________________
بچه ها ممنونم از حمایت های زیباتون:)))
دیدگاه ها (۴)

رییس منپارت 7 ویو کوکرفته بودم خرید اومدم دیدم ا. ت داره زن...

رییس من پارت 𝟔 ویو ا.تدیدممم خونم ا.. ا... آتیش گرفتهههههه ...

دوست دختر اجاره ای

هرزه ی حکومتی پارت ۱ویو ا/ت با صدای آلارم گوشیم بیدار شدم با...

هرزه ی حکومتی پارت ۲که کوک بلند شد و.... رفت سمت ا/ت ونشست ک...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط