یک نفر گفت خدا کاش که عاشق بشوم

یک نفر گفت خدا کاش که عاشق بشوم
شد و در پیچ و خم عشق خدا را گم کرد
| سید تقی سیدی |
دیدگاه ها (۱)

حفره‌ای بود پر از خون وسط سینه‌ ی منمهرت افتاد به قلبم ضربان...

اِی مَلائِک که به سَنجیدن ما مشغول اید،بنویسید که اندوه بشر ...

پدر یعنی شرف یعنی عشیرهپدر یعنی برند یک قبیله| مهدی تاجیک |پ...

ویرانه دل ماست که با هر نِگه دوستصد بار بنا گشت و دگر بار فُ...

درست مثل نفس‌هایی که لابه‌لای واژه‌ها به هنگام حرف زدن می‌کش...

ما که عاشق می شویم خدارا گم می کنیم... خوش بحال زلیخا عاشق ک...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط