من که جزهمنفسی باتوندارم هوسی

من که جزهم‌نفسی باتوندارم هوسی

باوجودتوچرادل بسپارم به کسی

زنده ام بی تووشرمنده ام ازخودهرچند

که دمی ازسررغبت نکشیدم نفسی

ناامیدم مکن ازصبروبگومیآید

عادل ظلم ستیزی،ملک دادرسی

به کجاپَربکشددرهوس آزادی

آنکه ازبال وپرش ساخته باشدقفسی

من کسی جزتوندارم که به دادم برسد

میتوانی مگرای عشق به دادم نرسی..
@fuoad
دیدگاه ها (۲)

‌‌‌‌‌‌‌‌ ترسی ازمردن ندارم بی توتمرین کرده ام کامِ تلخِ عشق...

چرا بایستی علیه عشق دم زد؟ مگر یگانه و زیباترین چیزی که روی ...

من درطلب عشقم،جز عشق نمیجویم من مست می جامم،از عشق تو میگویم...

دل بده تابه‌لبت طعم لبم‌بنشانمدلم‌ارزانی‌تو کاش‌برآری جانمعط...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط