شب آمد باز دل بر غم نهادم

شب آمد باز دل بر غم نهادم
زمام دل به دست غصه دادم

#عبید_زاکانی
دیدگاه ها (۳)

پا به پا کردم و جان کندم و گفتم آخردوستت دارم و گفتی ن...

ای آنکه مرا برده ی از یاد،کجایی؟بیگانه شدی، دست مریزاد، کجای...

من یار تو ام نمی شوم یار کسیدر دام تو ام نمی شوم رام کسی این...

تقدیم به دلهای شکسته

اگه صدبار دل عاشق منو خون بکنی تودلم غم بذاری غصه مو افزون ب...

༻﷽༺چه کنم دست خودم نیست اگر غم دارمشب جمعه‌ست حسین باز حرم ک...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط