سجاده ام را دوست داشتم

سجاده ام را دوست داشتم


اسمش را گذاشته بودم آغوش همیشه باز

خدا

هر جا سجاده بود میشد با خدا خلوت کرد


هنوز سجاده ام را دوست دارم

اما یاد گرفتم برای خلوت کردن با خدا

حتما لازم نیست دنبال سجاده بگردم

تمام زمین سجاده من است...

#F
دیدگاه ها (۲۸)

زندگی کوزه آبی خنک ورنگیست..آب این کوزه گهی تلخگهی شورو گهی ...

باورت هست که توراحتی جان منیباورت هست که توپایه ایمان منیگرم...

عاشقی تنها به عشق تُو میسّر می شودپر در آورده دل تنگم کبو...

مینویسم یک غزل ، وزن و ردیفش چشم توقافیه ، موضوع و احساس لطی...

جوان تر که بودم با این آهنگکه حتی نمی‌دانستم چه میگوید به یا...

می‌دونید که عاشق تک تکتونم لطفاً نگرانم نباشید می‌دونید که ف...

توی نقطه ای از زندگیتی که هر انتخاب کوچیک میتونه آینده‌ات رو...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط