داشت می گفت خداحافظ و مادرمیسوخت

داشت می گفت خداحافظ و #مادر_می_سوخت
آب می ریخت ولی کوچه سراسر می سوخت
رودی از شهر خودش بود و به دریا می رفت
روزگاری که در آتش ، #تن_کشور_می_سوخت
دیدگاه ها (۱)

خدایٰا !هیچکس از مَن نپُرسیدکه شــَــهادَتدَر نظــرَم چگـونِ...

دلت بارونیه دریای دردیدلت می خواست اصلا برنگردیزمانی که جماع...

#آخرین_نگاه#آخرین_وداعوعده ما کنار درب بهشت......شادی روح #ش...

هنوزآقا روح الله بر دلّ ها #حکومت_میکند ... #تا_شهدا #شهیدان...

برای عاشق شدنهیچ گاه دیر نیستعاشقی که سن و سال نمی شناسدمن پ...

🌱🍒بی تو طوفان زده‌ی دشت جنونم صید افتاده به خونم تو چه سان م...

کاش براتون مهم بودم

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط