P


شکوفه اشک‌و‌خون
.
.
همین که رسیدم با صورت بابا مواجه شدم
+ گفتم کی بیا؟
= نیمه شب
+ الان چه موقع از شبه؟
= 2 ساعت بعد از نیمه شب
+ خب؟
= ببخشید با ویلیام رفته بودم کره بلیط گیرش نیومد تا رسیدیم تایلند از نیمه شب رد شد
+ کره؟؟ چرا اونجا
= چون مامان می‌گفت شما‌ها اونجا همو پیدا کردید خواستم ببینم چه‌شکلیه
+ آها
= چرا تو سرزمین انسان‌ها ما موجودات ترسناکی هستیم؟
+ چون با انسان‌ها فرق داریم
= خب مگه اشکال داره؟
+ اونا از موجوداتی که شبیهشون نیستند میترسند
= چه بد... بابایی؟
+ جونم
= من قول میدم یه کاری میکنم که انسان‌ها و هیولا‌ها با هم زندگی کنن
+(ذهنش: یعنی ذاتی داره سمتش میره؟) اوه دخترم زیاد خودتو درگیر نکن
= اما من انجام می‌دم
+ میل خودته
_ پدر دختر بدون من چی میگن
= مامان من می‌خوام دنیا‌هامون رو متصل کنم کاری می‌کنم با انسان‌ها زندگی کنیم
_ (با تعجب به کوک نگاه میکنه) جدی؟ موفق باشی عزیزم
+ حالا بیا بغلم
= (رفتن بغل کوک)
فردا
= میشه یه سر به خاله شوکا بزنم؟
+ چرا نمی‌گی عمو نامجون؟
= چون با خاله کار دارم حالا شاید یه سری هم به عمو بزنم
+ بزار به نامجون بگم
= بابا تو رو خدا عمو منو می‌کشه
+ خب یه بوس بهم بده منم چیزی نمی‌گم
= باج گرفتم تو دنیای انسانا جرمه میدونستی؟
+ ما خوناشامیم... حالا تو یه بوس بهم بدی چی میشه از دنیای انسانا احضاریه دادگاه میاد؟
= ای خداااا باشه بیا
(کوک گرفتشو یه دل سیر بوسش کرد)
‌= راستی می‌خوام یه سر به عمو ته بزنم
+ باشه ولی نزدیک اون پسره حروم نمی‌شی
= باباااا تان تای جین پسر بدی نیست
+ اون دفعه که اگه عموت نبود الان دیگه دختر نبودی
= اهم اهم بابا؟
+ بله؟
= اونموقع مست بود
+ باشه بابا هرجا می‌خوای برو
دیدگاه ها (۰)

P⁴شکوفه اشک‌و‌خون..= میسیییی+ ولی حواستو جمع کن= چشم(کیوت)(ق...

P5شکوفه اشک‌و‌خون..نامجون: (هرچی میدونه رو میگه)= اتحاد دو د...

P²شکوفه اشک‌و‌خون..2 سال بعد= دوباره بگو ببینمدزد: ب...ب..با...

P¹شکوفه اشک‌و‌خون..ویو سوجیمن جئون سوجی هستم 12 سالمه مامانم...

هنرمند کوچولوی من

هنرمند کوچولوی من

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط