روی دستش پسرش رفت ولی قولش نه

روی دستش "پسرش" رفت ولی "قولش نه"
نیزه ها تا "جگرش" رفت ولی "قولش نه"
این چه خورشید غریبی است که با حال نزار
پای "نعش قمرش" رفت ولی "قولش نه"
شیر مردی که در آن واقعه "هفتاد و دو" بار
دست غم بر "کمرش" رفت ولی "قولش نه"
هر کجا می نگری "نام حسین است و حسین"
ای دمش گرم "سرش" رفت ولی "قولش نه" ..
دیدگاه ها (۵)

بهش گفتم: امام زمان عج رو دوست داري؟گفت: آره! خيليگفتم: امام...

ديروز رفتم آزمايش بدمپولش شده سيصدو بيست هزار تومنبه بابام ک...

عاقایون دقت کردین،........بعضی از این دخترها به آرزوشون رسید...

سلامتی اون دختری ک موقع عقد به جای اینکه بگه با اجازه بزرگتر...

( گناهکار )۱۳۲ part اتاق در تاریکی فروع رفته بود نه ماهی تو...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط