لاف م زنم

لاف مے زنم

فراموشـت کرده ام

هنوز تکہ اے از عــشـق ات

را نگہ داشتہ ام

قـلبــم کہ درد میگیرد

زیر زبـانـم مے گذارمت
دیدگاه ها (۱)

انتظار کارِ مَرد نیست !یک دلِ قوی می‌خواهد که در تنِ مَرد قر...

سالها بعد..یاد تو از خاطرم خواهد گذشتو نخواهم دانست کجاییاما...

دلم یک عشق می خواهددرون پیله ای تنهابرای زندگی با منشود پروا...

فرقی نمی‌کنددرمیان انبوه یک جمعیت باشددرسکوت جنون‌آور تنهایی...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط