پارت چهارم فیک عشق زوری

پارت چهارم فیک عشق زوری :
( ساعت پنج )
- میتونم بیام تو
+ با اینکه ازت بدم میاد ، ولی بیا
- باید درمورد یه سری چیزا حرف بزنیم
+ بگو
- یه سری قوانین و یه سری نکات
پدر و مادرت اصرار کردن که با خودت حرف بزنم چون دوست داشتن ، ولی من نخواستم
پس باهاشون حرف بزن و بهشون بگو حالت خوبه
+ به تو چه خب ادامش‌؟
- قوانین این هستن که
با کارکن ها یانجا با احترام حرف میزنی
اگر کسی باهات بد اخلاقی کرد فقط به من بگو
تو از الان به بعد خانم خونه ای
هر کار میخوای بکنی ،میتونی بکنی
سرکار برو و هر کار دلت میخواد بکن ولی من دوست پسرتم
و نمیتونی اینو عوض کنی
و یه حلقه باید بپوشی که نشون میده تو مال منی و منم می‌پوشم که یعنی من مال تو ام
+من می‌خوام اینکارو بکنم
چرا از در مهربونی وارد نمیشی ؟
چرا زورم می‌کنی و
- چون من چیزایی که دوست دارم رو اینجوری بدست میارم
+ تو ........تو خیلی زورگویی
- این مشکل من نیست
و اینکه یادت باشه ، اگر بخوای فرار کنی و اینا
کل رفتار هام عوض میشه
پس سعی کن عاشقم شی
+ پس من چی؟
من نباید چیزی ازت بخوام ؟
- تو از من جون بخواه بهت میدم
+ اگر اینقدر عاشقمی
ولم کن بزار راحت باشم
چجوری تو خونه یه غریبه زندگی کنم ؟
- عزیزم ، قشنگم ، من نمیتونم ازت دور باشم ، می‌خوام همش جلوی چشمام باشی
+ پس چجوری بدون من تا حالا زندگی میکردی ؟
الآنم همونجوری زندگی کن
- ات اینقدر اذیت نکن ، فقط بفهم من دوست دارم
+ چجوری ؟ کسایی که یه عمر گفتن دوست داریم منو به تو فروختن حالا به تو که سه روز اومدی وارد زندگیم شدی اعتماد کنم ؟
- میدونم سخته ولی هر موقع دلت خواست عشقم رو باور کن
+ حالا میشه بری بیرون ؟
- آره میرم
( بعد از ظهر ، جین توی اتاقش نشسته و در بازه ،. که آت رد میشه )
+ دستشویی کجاست توی این خونه لعنتی ، ای دلم ، حمام کجاست ؟
- چی شده ات؟
+ نه سلام اینجایی ( یچیزی رو پشتش قایم می‌کنه )
- چیکار می‌کنی ؟
+ هیچی دارم میرم پایین ، تو به کارت برس
- دستشویی آخر راهرو هست و کنارش هم حمامه
+ آها ، باشه مرسی
( دو ساعت بعد )
- خدمتکاررررر اینجا لباس خونیه ، بیا بالا
( ات با عجله می‌ره پیش جین )
+ چی شده ؟
- اینا لباسای تو ان ولی چرا خونین ؟
+ ساکت باش برو بیرون ، اینقدرم سر و صدا نکن
- خب. چرا خونین؟
+ آقا پریودم، ولم کن ، هر چی هیچی نمیگم
- آها ،اوکی ، بزار منم کمکت بشورم
+ نمیخوام
- میشورم
+ چندشت نمیشه ؟
- نه چیزیه که از بدن توعه پس چندش نیست
+ آها باشه

چه مرد باشعوری 😂😂
دیدگاه ها (۹)

پارت دوازدهم فیک عشق من آدمه: + جواب من نه هست من از رابطه و...

پارت پنجم فیک عشق زوری : چرا باید دروغ بگم ؟ از این کارش خیل...

پارت یازدهم فیک عشق من آدمه : + منت نزار سرم بابت کاری که کر...

پارت سوم فیک عشق زوری : + باید از خونه دور میشدم و خودکشی می...

سناریو وقتی ازشون متنفری و اونا تو رو عاشق خودشون میکنن 😍نام...

عشق چیز خوبیه پارت ۱۲ بادیگارد اومد بادیگارد : قربان فهمیدم ...

شناست آدمها از روی روانشناسی

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط