فراتر از مدرسه
پارت۴
پس رفتم که بلندش کنم که...
گشمو اونور به من دست نزن قاتل(داد.ترس.گریه)
ـ باهام درست بزن......باشع ببین الان وقتش نیست بیا بریم بعد صحبت میکنیم
دوباره میره سمت ارورا که ارورا جیغ میزنه
نیا نزدیک همه جات پر از خو..نه گمشو اونور.
که یک لحظه صداشا اورد پایین و چون ترسید و فهمید با کی طرفه.
ببین ازت خواهش میکنم بزار برم به کسی چیزی نمیگم قول میدم فقط بزار برم.
-ببین به هرکی هرچی میخای بگو چون همه ی پلیس ها هم زیر دست منن و کاری به کار من ندارن.
و رفت سمت ارورا و براید استایل بغلش کرد و گذاشتش تو ماشین و گفت
-همینجا بمون بعد میام سراغ تو.
در رو روش قفل کرد. و رفت کار اونا تموم کرد و لباساشا عوض کرد و اومد تو ماشین و ماشینا روشن کرد و رفت سمت عمارت.
آرورا ویو:
وقتی گفت همه پلیسا زیر دسمتن دیگه فهمیدم که کارم تمومه...وقتی اومد تو ماشین داشتم از ترس میمردم ولی سعی میکردم خودما اروم نشون بدم.....
-ببین ارورا میخام بهت یه چیزی بگم.
اصلا نمیتونستم حرف بزنم حالم داشت بهم میخورد که فورا اشاره کردم نگه داره یه بغل...تا فهمید که حالم بده نگه داشت لب جاده که اون طرفش جنگله ....که به یه درخت تکیه دادم .....اوردم (گلاب به روتون) که دیدم تهیونگ یکم ازم دوره و بهترین موقعیت بود که فرار کنم پس.......
پس رفتم که بلندش کنم که...
گشمو اونور به من دست نزن قاتل(داد.ترس.گریه)
ـ باهام درست بزن......باشع ببین الان وقتش نیست بیا بریم بعد صحبت میکنیم
دوباره میره سمت ارورا که ارورا جیغ میزنه
نیا نزدیک همه جات پر از خو..نه گمشو اونور.
که یک لحظه صداشا اورد پایین و چون ترسید و فهمید با کی طرفه.
ببین ازت خواهش میکنم بزار برم به کسی چیزی نمیگم قول میدم فقط بزار برم.
-ببین به هرکی هرچی میخای بگو چون همه ی پلیس ها هم زیر دست منن و کاری به کار من ندارن.
و رفت سمت ارورا و براید استایل بغلش کرد و گذاشتش تو ماشین و گفت
-همینجا بمون بعد میام سراغ تو.
در رو روش قفل کرد. و رفت کار اونا تموم کرد و لباساشا عوض کرد و اومد تو ماشین و ماشینا روشن کرد و رفت سمت عمارت.
آرورا ویو:
وقتی گفت همه پلیسا زیر دسمتن دیگه فهمیدم که کارم تمومه...وقتی اومد تو ماشین داشتم از ترس میمردم ولی سعی میکردم خودما اروم نشون بدم.....
-ببین ارورا میخام بهت یه چیزی بگم.
اصلا نمیتونستم حرف بزنم حالم داشت بهم میخورد که فورا اشاره کردم نگه داره یه بغل...تا فهمید که حالم بده نگه داشت لب جاده که اون طرفش جنگله ....که به یه درخت تکیه دادم .....اوردم (گلاب به روتون) که دیدم تهیونگ یکم ازم دوره و بهترین موقعیت بود که فرار کنم پس.......
- ۲.۴k
- ۱۱ آبان ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۵)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط