فیک_ جیمین

{•° توهم عاشقی °•} pt2

× ا.ت ویو ×
با برخورد یه نور تو چشمام از خواب بیدار شدم دست و صورتمو شستم و برگشتم تو اتاق تا آماده شم و برم مزون که یهو گوشیم زنگ خورد ، برداشتم

ا.ت : سلام
سون وو : خانم ا.ت یه قرار ملاقات با آقای پارک جیمین برای امروز براتون رزرو کردم لطفاً تا نیم ساعت دیگه به کافه (+#&@_#....) بیاین.

ا.ت: عااااییشش.....من که بهتون گفتم نمیخ....
نزاشت حرفم تموم بشه سریع خداحافظی کرد و گوشی رو قطع کرد.
خیلی عصبانی بودم...این کیه ک برا من تصمیم میگیره؟!!!

بعد از کلی غرغر کردن آماده شدم و به همون کافه که گفته بود رفتم.

جیمین رو دیدم ، خیلی جذاب بود مخصوصا با اون پیراهن مشکیش که دوتا از دکمه هاشو باز گذاشته بود...

اَه....ول کن بابا ..... رفتم و سلامی کردم و کنارشون نشستم

ا.ت: خب چیکار باید بکنم ک بیخیال شراکت بشید آقای پارک؟
جیمین : عی بابا بیخیال ینی چی ، فقط قرارداد رو امضا کنید بره دیگه.

آروم هوفی کشیدم و گفتم
ا.ت: باش...اما قرار داد دائمی نمی‌بندم,قبوله؟
جیمین: اووممم، اوکی قبوله....
قرار داد ۶ ماهه رو امضا کردم و با حرص از کافه زدم بیرون....

اوکی و بازهم من بیصبر
اما احساس کردم پارت اولی تنها باشه ناقصه
اینم بخونید لایک کنین کامنتم بزارین دیههه😂
دیدگاه ها (۰)

فیک_جیمین

فیک_جیمین

فیک_جیمین

درخواستی استوری

پارت ۴۲ فیک ازدواج مافیایی

love Between the Tides²⁶رفتم سوار ماشین شدم تهیونگ: دو ساعت ...

⁴¹یک ماه بعد ا/ت ا/ت: جونگکوک کوک: جان ا/ت: من تو این برگه ل...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط