سلام آقا

سلام آقا
دوباره جمعه و دلواپسی ها
غبار کوچه ها و بی کسی ها
و چشمانی که تار عنکبوتی
نموده مهر و مومش تا بیایی
دیدگاه ها (۱)

دوباره خورشید کوله بارش را جمع می کندجمع می کند تا برودبرود ...

چقدر در انتظار رویت روی تو ای ماه دو چشم زار خود بر جانب قبل...

سلام بر جمعه ای که روزه دارانهمه چشم انتظاران ظهورند لب خشکی...

آی جمعه جمعه جمعهچقدر در کوچه هایبی عبورت بگیرم در بغل زانوی...

راستی دیشب دوباره مست و تنها بی قرارسر درآوردم از آن کوچه از...

چپتر ۱۲ _ سایه انتقامکوهستان ساکت است. نه باد می وزد، نه جیر...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط