بعد از رفتنم یادداشتهایم را کسی نخواند
بعد از رفتنم یادداشتهایم را کسی نخواند..
ترس دارم از وحشتِ آن کس..
آن همه رنجی که نوشتم..
آن همه حرفی که نگفتم..
ترس دارم اگر کسی خواند سر به بیابانها بزند..
مال و منالی ندارم اما همه چیزِ من آن نگاشتهاست..
آن همه حرف..کلمه..جملهای که از ناچاریِ سکوت..
بغل هم چیدم..
شاید اما دلم باز بعد از مرگ غرق شدن را تمنا کند..
کسی را پیدا کنید هم رنج من..
بخواند برایم با گوشهای کر..
تا که من غرق شوم و او از دنیا بیخبر..
یا که مردی از جنس سنگ تا نگوید از من برای دیگران..
بخواند و آب شود اما بازهم سکوتم را نشکند..
بعد از رفتنم یادداشتهایم را با خودم دفن کنید..
پشیمانم از دادن آنها برای دیگران..
تحملِ گناهِ شکسن دیگران حتی بعد از مرگ را نیز ندارم..
#فاطمه_آشوب
ترس دارم از وحشتِ آن کس..
آن همه رنجی که نوشتم..
آن همه حرفی که نگفتم..
ترس دارم اگر کسی خواند سر به بیابانها بزند..
مال و منالی ندارم اما همه چیزِ من آن نگاشتهاست..
آن همه حرف..کلمه..جملهای که از ناچاریِ سکوت..
بغل هم چیدم..
شاید اما دلم باز بعد از مرگ غرق شدن را تمنا کند..
کسی را پیدا کنید هم رنج من..
بخواند برایم با گوشهای کر..
تا که من غرق شوم و او از دنیا بیخبر..
یا که مردی از جنس سنگ تا نگوید از من برای دیگران..
بخواند و آب شود اما بازهم سکوتم را نشکند..
بعد از رفتنم یادداشتهایم را با خودم دفن کنید..
پشیمانم از دادن آنها برای دیگران..
تحملِ گناهِ شکسن دیگران حتی بعد از مرگ را نیز ندارم..
#فاطمه_آشوب
- ۲۳۵
- ۰۳ بهمن ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۳۲)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط