چه شده ای دل دیوانه هوایش کردی

چه شده؟ ای دل دیوانه هوایش کردی؟
با دو چشمان پر از اشک صدایش کردی؟

مدتی بودکه غافل شده بودم ازعشق
تو مرا باز گرفتار بلایش کردی؟

گفته بودم که دلش معدن بی معرفتی ست
تو نشستی و دلت خوش به وفایش کردی؟

بستم آغوش به رویش که از اینجا برود
سینه ام را تو چرا باز سرایش کردی؟

او به احساس تو می زد لگد واما تو
سرمه چشم من از تربت پایش کردی؟

سعی کردم که فراموش کنم خاطره اش
بین هر خاطره ام باز رهایش کردی
دیدگاه ها (۱)

شانه بالا کردنت را دوست دارم عشق مننازِ آن خندیدنت را دوست ...

بی خیال نمی شوند این "دوستت دارم" ها مثل موجی که سرش به سنگ ...

دیگر همانند گذشته دلتنگ‌ات نمی‌شوم!حتی دیگر گاه به گاه گریه ...

توفقط مال همین قلب پر احساس منیمنم آن مزرعه ی عشق تو آن داس ...

چه شده ای دل دیوانه هوایشکردیبا دوچشمان پر از اشک صدایش کردی...

قفـس یخـی تو𝐏𝐚𝐫𝐭 𝟑︵᷼⏜۪۪۪︵۫۫۫ʾ۪۫ׄ︵᷼︵᷼⏜۪۪۪︵۫۫۫ʾ۪۫ׄ︵᷼⏜۪۪۪︵‌‌︵᷼⏜...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط