محمد امین لاهیجی
محمد امینی
زندهیاد "محمد امین لاهیجی"، شاعر گیلانی، متخلص به "م.راما"، زادهی ۲۳ دی ماه ۱۳۲۶ خورشیدی، در یک خانواده متوسط شهری در لاهیجان بود.
وی نخستین شعری که سرود، در حدود سالهای ۱۳۴۱-۱۳۴۰ خورشیدی، بود و در آن با بیانی زیبا از وضعیت زندگی طبقات محروم سخن گفته بود. این شعر در روزنامهی "پیام ملی" آن روزگار به چاپ رسید:
در هشتی برهنه خانه
گفتم به مادرم؛
امروز ما ناهار چه داریم؟
خندید و گفت: عزایِ غذای شب!
وی پس از پایان تحصیلات متوسطه، در کنکور سراسری شرکت کرد، و در رشتهی مهندسی آبیاری دانشگاه تبریز پذیرفته شد و در سال ۱۳۴۸، تحصیلات دانشگاهی را به پایان برد. در همان سالها در مجلهی "خوشه" و مجلهی "فردوسی" به صورت جسته و گریخته شعرهایش چاپ میشدند، و بدینسان او توانست در بین شاعران و هنرمندان و محفلهای روشنفکری آن زمان، جای پایی برای خود باز کند.
در همان سالها بود که به علت مبارزات آزادیخواهانه، در یک نیمه شب تابستان، عدهای از مأموران سازمان اطلاعات و امنیت شاهنشاهی به خانه پدریاش هجوم بردند و پس از جستوجو در گوشه و کنار، او را نیز با خود بردند. وی هشت سال در زندان بهسر برد و عمده شعرهای گیلکی مطرح خود را متأثر از شور انقلابی آن سالها در زندان سرود.
در سال ۱۳۵۷ در اوج مبارزات مردم، به همراه خیل عظیمی از آزادیخواهان و همرزمان خود از بند ستم رها شد و دوباره به آغوش گرم جامعه، بین هنر دوستان و آزاداندیشان بازگشت. پس از آزادی، فرصت را غنیمت شمرد و در فضای گرم و صمیمی سالهای ۱۳۵۷ تا ۱۳۶۰، بسیاری از سرودههایش را در زمینهی شعرهای گیلکی و فارسی، به خواست و سلیقه خویش به چاپ رساند؛ از جمله "مشت و درفش" (شعر فارسی)، "غزلهای بند" (گلچین شعرهای فارسی)، "شطرنج خون" (شعر فارسی)، "اوجا" (شعر گیلکی)، "جمهوری دموکراتیک سازها" (داستان فارسی برای کودکان)، "شکستناپذیران" (رمان فارسی) و چند ترجمه از قبیل "آسوده خاطر" (فوئنتس)، "سران و سلاطین"، "انقلاب در انقلاب" و ...
وی به زبان انگلیسی تسلط کامل داشت و به زبان فرانسه و ترکی هم کاملاً آشنا بود. پس از آزادی از زندان و پرداختن به امور مربوط به خود، به یاری دوستان و با توجه به رشتهی تحصیلیاش، توانست در تهران به کاری مشغول شود و در همان سالها نیز ازدواج کرد. حدود سه سال بعد از ازدواج طی مأموریتی در رابطه با پروژهای در اطراف لاهیجان، به همراه اکیپی از مهندسان شرکت، راهی گیلان میشوند. در ۲۰ مرداد ۱۳۶۴، یکی از روزهای گرم تابستان، پیش از شروع کار در دفتر شرکت ـ در شهرستان کلاچای ـ به علت گرمای هوا و برای خنک شدن، یکی از دوستان تبریزی او، خود را به آب زد. لحظهای نگذشت که دریا طوفانی شد و محمد امینی برای نجات جان دوست، خود را به آب انداخت، و خود نیز برای نجات دوستش، اسیر این گرداب بیحاصل شد.
مجموعه اشعار زندهیاد، "محمد امینی"، متخلص به "م.راما"، شاعر انقلابی، مترجم و مبارز برجستهی ایرانی، که در دریا غرق شد، تحت عنوان "راستهی آهنگرها" چاپ و منتشر شد. این مجموعه به کوشش آقای "رضا عابد"، و توسط انتشارات گلآذین، در واپسین روزهای سال ۱۴۰۳ خورشیدی، منتشر شد.
گردآوری و نگارش:
#لیلا_طیبی
زندهیاد "محمد امین لاهیجی"، شاعر گیلانی، متخلص به "م.راما"، زادهی ۲۳ دی ماه ۱۳۲۶ خورشیدی، در یک خانواده متوسط شهری در لاهیجان بود.
وی نخستین شعری که سرود، در حدود سالهای ۱۳۴۱-۱۳۴۰ خورشیدی، بود و در آن با بیانی زیبا از وضعیت زندگی طبقات محروم سخن گفته بود. این شعر در روزنامهی "پیام ملی" آن روزگار به چاپ رسید:
در هشتی برهنه خانه
گفتم به مادرم؛
امروز ما ناهار چه داریم؟
خندید و گفت: عزایِ غذای شب!
وی پس از پایان تحصیلات متوسطه، در کنکور سراسری شرکت کرد، و در رشتهی مهندسی آبیاری دانشگاه تبریز پذیرفته شد و در سال ۱۳۴۸، تحصیلات دانشگاهی را به پایان برد. در همان سالها در مجلهی "خوشه" و مجلهی "فردوسی" به صورت جسته و گریخته شعرهایش چاپ میشدند، و بدینسان او توانست در بین شاعران و هنرمندان و محفلهای روشنفکری آن زمان، جای پایی برای خود باز کند.
در همان سالها بود که به علت مبارزات آزادیخواهانه، در یک نیمه شب تابستان، عدهای از مأموران سازمان اطلاعات و امنیت شاهنشاهی به خانه پدریاش هجوم بردند و پس از جستوجو در گوشه و کنار، او را نیز با خود بردند. وی هشت سال در زندان بهسر برد و عمده شعرهای گیلکی مطرح خود را متأثر از شور انقلابی آن سالها در زندان سرود.
در سال ۱۳۵۷ در اوج مبارزات مردم، به همراه خیل عظیمی از آزادیخواهان و همرزمان خود از بند ستم رها شد و دوباره به آغوش گرم جامعه، بین هنر دوستان و آزاداندیشان بازگشت. پس از آزادی، فرصت را غنیمت شمرد و در فضای گرم و صمیمی سالهای ۱۳۵۷ تا ۱۳۶۰، بسیاری از سرودههایش را در زمینهی شعرهای گیلکی و فارسی، به خواست و سلیقه خویش به چاپ رساند؛ از جمله "مشت و درفش" (شعر فارسی)، "غزلهای بند" (گلچین شعرهای فارسی)، "شطرنج خون" (شعر فارسی)، "اوجا" (شعر گیلکی)، "جمهوری دموکراتیک سازها" (داستان فارسی برای کودکان)، "شکستناپذیران" (رمان فارسی) و چند ترجمه از قبیل "آسوده خاطر" (فوئنتس)، "سران و سلاطین"، "انقلاب در انقلاب" و ...
وی به زبان انگلیسی تسلط کامل داشت و به زبان فرانسه و ترکی هم کاملاً آشنا بود. پس از آزادی از زندان و پرداختن به امور مربوط به خود، به یاری دوستان و با توجه به رشتهی تحصیلیاش، توانست در تهران به کاری مشغول شود و در همان سالها نیز ازدواج کرد. حدود سه سال بعد از ازدواج طی مأموریتی در رابطه با پروژهای در اطراف لاهیجان، به همراه اکیپی از مهندسان شرکت، راهی گیلان میشوند. در ۲۰ مرداد ۱۳۶۴، یکی از روزهای گرم تابستان، پیش از شروع کار در دفتر شرکت ـ در شهرستان کلاچای ـ به علت گرمای هوا و برای خنک شدن، یکی از دوستان تبریزی او، خود را به آب زد. لحظهای نگذشت که دریا طوفانی شد و محمد امینی برای نجات جان دوست، خود را به آب انداخت، و خود نیز برای نجات دوستش، اسیر این گرداب بیحاصل شد.
مجموعه اشعار زندهیاد، "محمد امینی"، متخلص به "م.راما"، شاعر انقلابی، مترجم و مبارز برجستهی ایرانی، که در دریا غرق شد، تحت عنوان "راستهی آهنگرها" چاپ و منتشر شد. این مجموعه به کوشش آقای "رضا عابد"، و توسط انتشارات گلآذین، در واپسین روزهای سال ۱۴۰۳ خورشیدی، منتشر شد.
گردآوری و نگارش:
#لیلا_طیبی
- ۱.۱k
- ۱۹ فروردین ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط