کاشکی رو تاقچه ی دلت آینه و شمعدون میشدم

کاشکی رو تاقچه ی دلت آینه و شمعدون میشدم
تو دشت ابری چشات یه قطره بارون میشدم
کاشکی میشد یه دشت گل برات لالایی بخونم
یه آسمون نرگس و یاس تو باغ دستات بشونم
لالایی …
لالایی …
لا لا لا …
دیدگاه ها (۱)

میم مثل ❤ مادر❤

دنیا اگه خوب … اگه بد ، با تو برام دیدنیهباغ گلای اطلسی ، با...

مَن حُسینی اَم و زَهرایی نَصَب مَن به این اَصل و نَصَب حَسّا...

عواقب آزار مردم از منظر اسلام :"آزار دهنده مومنین مورد لعنت ...

من و ملاقات با BTSpart «۴»تو اون هوای بارونی داشتم پیاده با ...

پارت : ۳۸

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط