یه سیلی زد و گفت تو بهم خیانت کردی

یه سیلی زد و گفت: تو بهم خیانت کردی!!!
گفتم: تو هم بکن...
چند ماهی گذشت....
سوار ماشین عروس دیدمش...
با خنده اومد طرفمو گفت: دیدی منم تونستم...!!!
خندیدم و رفتم...
بعد یه ماه که تو بیمارستان بستری بودم فهمید سرطان داشتم...!!!
اومد ملاقاتمو و گفت: خیلی بی معرفتی...
چرا اینکارو کردی؟!!!
اشک تو چشام جمع شد...
بهش گفتم: من تو عروسیت خندیدم...
ولی تو توی ختمم گریه نکن...
گاهی دلیل \" کم محلی ها ، ن گفتن ها و رها کردن ها شاید چیزی نباشد که تو فکرمیکنی...
گاهی باید رفت تنها برای \" عشقت \"!!
دیدگاه ها (۱)

من خودم مردادم^_^

برای کسی برو وسط جهنم که بدونی اگه نباشی دنیا واسش جهنمه***

عکس نوشته3

عکس نوشته2

هیچ وقت عاشق نشو وابسته نشو دل نبند چرا؟چون مثل من میشی حالا...

You must love me..... P2

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط